جدول جو
جدول جو

معنی بازپذیرنده - جستجوی لغت در جدول جو

بازپذیرنده(شِ هََ دَ / دِ)
دوباره قبول کننده. پذیرنده. منفعل شونده:
طبع خلیفه قدری گرم گشت
بازپذیرندۀ آزرم گشت.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تِ خَ کَ)
قبول کننده کار و شغل، متولی. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(شِ سَ دَ / دِ)
گیرنده، نگاه کردن. بعقب نگریستن:
بتیغ میزد و میرفت و بازمینگرید
که ترک عشق نگفتی سزای خود دیدی.
سعدی (طیبات).
و رجوع به بازنگریستن شود
لغت نامه دهخدا
(دَرْ شِ)
ناپذیر. ناپذیرا. نپذیرنده. مقابل پذیرنده
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناپذیرنده
تصویر ناپذیرنده
ناپذیر ناپذیرا
فرهنگ لغت هوشیار