جدول جو
جدول جو

معنی بازودراز - جستجوی لغت در جدول جو

بازودراز
(دِ)
لقب بهمن پسر اسفندیار. (آنندراج) :
دگر بار گفتا بمن گوی راز
که بازوی بهمن چرا شد دراز.
نظامی (از آنندراج) (ازغوامض سخن).
تیعزنت بهمن بازودراز
نوبتیت سنجر نوبت نواز.
میرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ)
دهی است جزء دهستان دلفارد بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت، که در 94 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و8 هزارگزی راه مالرو جیرفت به ساردوئیه واقع است و 18 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دهی از دهستان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت 6 هزارگزی شمال راه مالرو ساردوئیه - بافت. کوهستانی و سردسیر. سکنۀ آن 70 تن. و آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بازو دراز
تصویر بازو دراز
مردم دراز دست غالب ظالم
فرهنگ لغت هوشیار
مرتعی در رویان نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی