جدول جو
جدول جو

معنی بازبداوی - جستجوی لغت در جدول جو

بازبداوی
(زَ)
رجوع به بازبدایی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
این نسبت به بازبد است و گمان میکنم قریه ای است از قرای موصل یا جزیره. (انساب سمعانی). و در برخی از متون بازبداوی نیز آمده است
لغت نامه دهخدا
نگاهداری باز، (ناظم الاطباء)، بازیاری، عمل بازدار، رجوع به بازدار شود
لغت نامه دهخدا
(زَ دا)
خرّه ای است نزدیک باقردی از ناحیۀ جزیره ابن عمر. بازبدی در سمت غربی دجله و باقردی در سمت شرقی آن است و این دو محل دو خره اند مقابل هم و بازبدی نام قریه ای است مقابل جزیره ابن عمر که تمامت کوره را بدان نامیده اند. و نزدیک آن کوه جودی و قریۀ ثمانین است که ذکر آنها در قصۀ کشتی نوح آمده است. یکی از شعرا بازبدی را بر بغداد برتری داده و گفته است:
بقردی و بازبدی مصیف و مربع
و عذب یحاکی السلسبیل برود
و بغداد ما بغداد اما ترابها
فحمی و اما بردها فشدید.
(از معجم البلدان) (مراصدالاطلاع).
نام قدیم ناحیه ای مرکب از 80 پارچه قریه میباشد که در ولایت دیاربکر در جوار جزیره ابن عمردر دامنه های کوه جودی واقع است. در برابرش یعنی در سمت مشرق نهر نامبرده ناحیۀ دیگری موسوم به باقردی قرار دارد. این ناحیه موطن برخی از علما و دانشمندان منسوب به بازبدی بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). و رجوع به کرد و ریشه نژادی و تاریخی او صص 98-190 شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
بازبداوی. ابوعلی مثنی بن یحیی بن عیسی بن هلال تمیمی معروف به بازبدایی نیای ابویعلی احمد بن علی بن مثنی بود. در بغداد سکونت گزید و در آنجا حدیث گفت و بسال 223 هجری قمری درگذشت. وی منسوب به بازبدی است. (از معجم البلدان). و رجوع به انساب سمعانی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
ممانعت، منع، نهی، ابتار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
تثبيطٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
Inhibition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
inhibition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
דיכוי
دیکشنری فارسی به عبری
بازداری، مهار
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
بازداری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
বাধা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
kizuizi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
engelleme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
억제
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
抑制
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
inhibisi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
निरोध
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
ингибирование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
การยับยั้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
inhibición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
inibizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
inibição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
抑制
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
inhibicja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
гальмування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
Hemmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازداری
تصویر بازداری
remming
دیکشنری فارسی به هلندی