جدول جو
جدول جو

معنی بارناؤل - جستجوی لغت در جدول جو

بارناؤل
شهری است به روسیه در سیبری به کنار نهر اوب دارای 255000 تن سکنه میباشد، صنایعش، نساجی و محصولات شیمیایی و استخراج و تصفیه و استعمال فلزات و دباغخانه است، و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مراسم سنتی اروپاییان که در ایام خاصی از سال برگزار می شود و در آن، افرادی که لباس ها و نقاب های مخصوص دارند، در حین گذر از طول خیابان، به رقص و پای کوبی و بازی می پردازند
فرهنگ فارسی عمید
کاروان شادی، کاروانی که در ایام معینی از هر سال در ممالک مختلف برای تفریح حرکت دهند، این امر به تقلید اروپا در ایران نیز معمول و سپس متروک شد، در کتاب ’اطلاعات در یک ربع قرن’ آمده: در 24 اسفند 1311 بمناسبت تولد رضاشاه پهلوی بر حسب تشویق سرلشکر آیرم رئیس شهربانی علاوه بر جشن و چراغانی مقدمات کارناوال فراهم گردید، و مردم تهران هم در این کار شرکت نمودند و حتی طبقات مختلف پول دادند و کمیسیونها تشکیل شد که مقدمات کارناوال را فراهم کنند ولی سال بعد ... این کار که جنبۀ تصنعی آن غلبه داشت موقوف گردید، کارناوال شادی در آن سال از کارگاه خارج شهر وارد شد و در خیابانها بگردش درآمد در پیشاپیش هیکل چارلی چاپلین درست شده بود که مسخرگی میکرد، بعد از آن یک دسته با ماسک به اشکال مختلف در عرابه ها ساز میزدند و میرقصیدند، ساز و رقص های قفقازی، سرنا و دهل، ارکستر اروپائی، ارکستر ایرانی و بعد عرابه های مختلف بصورت کشتی و بناهای تاریخی با اسب و اتومبیل حرکت میکرد، بارگاه سلاطین قدیم، نمونه های لباس و زندگی قدیم، خلاصه، دنبالۀ مفصلی پیدا کرده بود و موضوعی برای مردم پایتخت شده بود، (از اطلاعات در یک ربع قرن ص 106 و 107)
لغت نامه دهخدا
ژوزف، خطیب مجلس مؤسسان متولد به گرنوبل (1761-1793 میلادی)، وی طرفدار حکومت پادشاهی مشروطه بود و سرانجام سرش را برداشتند، محمولات، احمال، اثقال: و بارها پیش خود گسیل کرد، (کلیله و دمنه)، و مکاریان آن بارها را بسوی خانه خود بردن اولی تر دیدند، (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کارناوال
تصویر کارناوال
کاروان شادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارناوال
تصویر کارناوال
کاروان شادی، کاروانی که در ایام معینی از سال با لباس های مضحک برای تفریح و سرگرمی به راه می افتند
فرهنگ فارسی معین