جدول جو
جدول جو

معنی باداموئیه - جستجوی لغت در جدول جو

باداموئیه
(ئی یِ)
دهی است از دهستان رفسنجان که در 69هزارگزی خاور و 12هزارگزی شمال شوسۀ رفسنجان بکرمان قرار دارد. سرزمینی است کوهستانی و سردسیر، با 260 تن سکنه. آبش از قنات و محصولش غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت است و دارای راه فرعی و معادن زغال سنگ میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بادام سیه
(مِ یَهْ)
مخفف بادام سیاه. بادامهائی که بر تابوت مرده اندازند. (غیاث). رجوع به بادام سیاه شود.
لغت نامه دهخدا
باداموئیه زرند
(ئی یِ)
ده کوچکی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان. در 30هزارگزی شمال خاوری زرند و 15هزارگزی راه مالرو زرند قرار دارد و دارای 4تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8) ، چرخ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
باداموئیه حرجند
(ئی یِ)
ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان. در 64هزارگزی شمال کرمان و 4هزارگزی خاور راه مالرو کرمان قرار دارد. راهش فرعی است و دارای 25تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا