جدول جو
جدول جو

معنی بادامستان - جستجوی لغت در جدول جو

بادامستان
زمینی که در آن درخت بادام بسیار باشد، بادام زار
تصویری از بادامستان
تصویر بادامستان
فرهنگ فارسی عمید
بادامستان
(مِ)
بادام زار. باغی که در آن بادام کارند. ملازه. (منتهی الارب) (دهار). رجوع به بادام زار شود، زعفران. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بادامستان
(مِ)
دهی است جزء دهستان طارم علیای بخش سیروان شهرستان زنجان واقع در 53هزارگزی باختر سیروان و 18هزارگزی راه مالرو طارم بزنجان. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر با 278 تن سکنه. آبش از رود خانه خان چائی و محصولش غلات، بنشن، عسل و شغل مردمش زراعت و مکاری و صنایع دستی اهالی قالیچه و گلیم و جاجیم بافی است. راهش مالرو و صعب العبور میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
بادامستان
جایی که در آن بادام کارند
تصویری از بادامستان
تصویر بادامستان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصحیفی است از پادوسبان در حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 408
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ده کوچکی است از دهستان گوده بخش بستک شهرستان لار که در 49 هزارگزی شمال خاوری بستک و دماغۀ خاوری کوه سیاه واقع است و20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ده کوچکیست از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند در 174هزارگزی جنوب قاین. منطقه ای است کوهستانی با آب و هوائی گرم و 12 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان جوزم و دهج بخش شهربابک شهرستان یزد، در 20500گزی شهربابک و 2500گزی راه جوزم بشهربابک. منطقه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و 158 تن سکنه. آبش از قنات و محصولش غلات، حبوبات، پشم، روغن، کتیرا، بادام، کشک و شغل مردمش زراعت وگله داری و صنایع دستی زنانش کرباس و قالیچه بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ده کوچکیست از دهستان سبلوئیۀ بخش زرند شهرستان کرمان در 30هزارگزی جنوب باختری زرند و 10هزارگزی خاوری راه مالرو زرند به رفسنجان. دارای ده تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز در چهل هزارگزی جنوب دهدز و کنار راه مالرو بادلان به زیتی. منطقه ای است کوهستانی معتدل با76 تن سکنه. مردمش از تیره بختیاری هستند. آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات و لبنیات است. شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنانش گیوه بافی است. راهش مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا