جدول جو
جدول جو

معنی باتاب - جستجوی لغت در جدول جو

باتاب
مساوی، مشابه، مقابل، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
باتاب
مقابلی و ضدیت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
درخشش، انعکاس
فرهنگ فارسی عمید
فاراب باشد و آن ناحیه ای است مشهور و وسیع در ماوراءالنهر، (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم)، نام ایالتی در ترکستان، (ناظم الاطباء: فاراب) (دمزن)، ناحیۀ بزرگ و وسیعی است در ماوراء جیحون که فاراب هم گویند، (معجم البلدان) (مراصد الاطلاع)، ناحیه ای است در ورای نهر سیحون از بلاد مشرق، (انساب سمعانی)، اسم ناحیۀ بزرگ وسیعیست ورای نهر جیحون و آنرا فاراب نیز گویند، مثالش حکیم سوزنی فرماید:
نیست آن سر، کدوی بارابیست
نه چو آن سر کدوست در باراب،
سوزنی (از سروری)،
رجوع به شعوری ج 1 ورق 151، و فاراب شود
لغت نامه دهخدا
(بِ شِ)
بتعجیل و بزودی و بدون درنگی. (ناظم الاطباء) (شعوری ج 1 ورق 200). سراعاً. (ترجمان القرآن عادل بن علی) ، منسوبست به بشتنه. (سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب). رجوع به بشتن و بشتنه شود
لغت نامه دهخدا
(شِ)
شتاب کننده. عجول. باعجله:
کسی را که مغزش بود باشتاب
فراوان سخن باشد و دیریاب.
فردوسی.
گر او جنک سازد نسازیم جنگ
که او باشتابست و ما با درنگ.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
زراعتی را گویند که از آب رودخانه و کاریز حاصل شده باشد، (برهان) (آنندراج)، زراعتی را گویند که از آب رودخانه و کاریز و غدیر و آبگیر حاصل شده باشد، (از هفت قلزم)، زمینی که با آب کاریز و رودخانه مشروب شود، برخلاف زمین دیم، (ناظم الاطباء: فاراب)، و رجوع به فاراب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بشتاب
تصویر بشتاب
بتعجیل بزودی بدون درنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
انعکاس، درخشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باتای
تصویر باتای
فرانسوی نبرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناتاب
تصویر ناتاب
تابیده نشده نتافته تاب ناداده، سست ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
برگشت، انعکاس، مجازاً، اثری که از چیزی در دیگران یا در محیط پدیدار شود، پاسخ غیرارادی موجود زنده به محرک (روانشناسی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
انعکاس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
انعكاسٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
Reflection
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
réflexion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
反射
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
عکاسی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
প্রতিবিম্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
kioo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
yansıma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
반사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
pantulan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
הַשְׁלָכָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
प्रतिबिंब
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
การสะท้อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
reflectie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
riflessione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
reflexão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
反射
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
odbicie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
відображення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
Reflexion
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
отражение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
reflexión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی