جدول جو
جدول جو

معنی باباگرگر - جستجوی لغت در جدول جو

باباگرگر(گَ گَ)
دهی جزء دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. 30هزارگزی جنوب باختر سراسکند و 3 هزارگزی شوسۀ تبریز - میانه. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 178تن، شیعه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بابالنگر
(لَ گَ)
دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور. 36 هزارگزی باختر چکنه بالا. کوهستانی معتدل. سکنۀ آن 174 تن، شیعه آب آن از قنات و محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
باب گرگی
ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت در 31 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه، سر راه مالرو ساردوئیه - دارزین. دارای 21 تن سکنه. مزرعۀ حیدرآباد جزء این ده است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
باب گرگ
(گُ)
ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت در 18هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه، سر راه مالرو جیرفت - ساردوئیه. دارای 8 تن سکنه. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا