جدول جو
جدول جو

معنی بابامنیر - جستجوی لغت در جدول جو

بابامنیر
(مُ)
دهی از دهستان ماهور و میلاتی بخش خشت شهرستان کازرون 79 هزارگزی شمال باختری کنار تخته دامنۀ شمالی کوه بزان. کوهستانی گرمسیر و مالاریائی. سکنۀ آن 374 تن. آب آن از چشمۀ شیرین و محصول آن غلات و تنباکو و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است و راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران جلد 7). قصبۀ ناحیۀ ماهور میلاتی از ولایت قشقائی فارس بمسافت سی و هشت فرسخ از شیراز دور افتاده. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ گَ)
دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور. 36 هزارگزی باختر چکنه بالا. کوهستانی معتدل. سکنۀ آن 174 تن، شیعه آب آن از قنات و محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَمْ بَ)
منزلی در حوالی مرو: خاقان منصور ازآخته آخور پای مبارک در رکاب سعادت انتساب درآورده بمنزل باباقنبر شتافت. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 117)
لغت نامه دهخدا
(بِ مُ ذِ)
دروازه یا کوئی بشیراز بوده است. (شدالازار ص 134)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی. 65 هزارگزی شمال باختری خوی و 8 هزارگزی جنوب راه ارابه رو خان به ملحملی دره و کوهستانی سردسیر. سکنۀ آن 36 تن. سنی کردی. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است و راه مالرودارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نَ ظَ)
دهی از دهستان احمد آباد بخش تکاب شهرستان مراغه. 26 هزارگزی شمال خاوری تکاب و 5 هزارگزی جنوب خاوری راه ارابه رو نصرت آباد به تکاب. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 139 تن، شیعه و آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، بادام، حبوبات و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اَ مُ)
بدل بن المحبره الیربوعی. محدث است. محدث در اصطلاح اسلامی به فردی گفته می شود که با استفاده از علم حدیث، روایات پیامبر اسلام (ص) را جمع آوری و بررسی کرده و پس از تحلیل دقیق اسناد و متن ها، روایات صحیح را به دیگران منتقل می کند. در حقیقت، این فرد به عنوان یک نگهبان علمی، سنت نبوی را به دقت ثبت و حفظ کرده است تا از تحریف و تغییر آن جلوگیری شود.
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر که در 20 هزارگزی جنوب خاور خورموج و حاشیۀ جنوبی رود مند در جلگه واقع است. ناحیه ایست گرمسیر و دارای 179 تن سکنه، آب آن از چاه تأمین میشود. محصول عمده آن خرما و غلات و تنباکو و شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است دوفرسنگی شمالی کاکی. (از فارسنامه ناصری)
لغت نامه دهخدا
منسوب به ’بابان’ که محلۀ بزرگی است در سمت پائین مرو، (سمعانی)، رجوع به بابان شود،
سلسله ای از سلاطین مغول هندی، مؤسس آن ظهیرالدین بابر است، رجوع به بابر (ظهیرالدین) شود
لغت نامه دهخدا