- بائضه (ءِ ضَ)
تأنیث بائض. دجاجه بائضه و بیوض، ماکیان خایه نهاده. (منتهی الارب). ماکیان تخمی: دجاجه بیوض، مرغ که خایه نهد. تخم گذار. ج، بوائض. (اقرب الموارد) ، هر یک از وکلای امام دوازدهم درغیبت. و آن درجه ای میان حجت جزایر و امام بوده است و شاید همان ’حجت اعظم’ باشد که طریقۀ صباحیه (پیروان حسن صباح) بعنوان رئیس مجلس دعوت در مصر ’داعی الدعاه’ نامیده میشد که ظاهراً ’باب’ امام زمان و دربان دعوت او منظور است و از کتب ایشان درست واضح نیست که آیا ’باب’ که مرتبۀ آن بالاتر از حجت است از میان خود حجتهای دوازده گانه انتخاب میشده و یکی از آنها بوده یا غیر از دوازده حجت بوده است. (تقی زاده مقدمۀدیوان ناصرخسرو ص مح و پاورقی شمارۀ1 همان صفحه)
