جدول جو
جدول جو

معنی بائزا - جستجوی لغت در جدول جو

بائزا
(ءِ)
محرف بیضاء از کلمه عربی بیضاء مأخوذ است. قصبه ایست در خطۀ اندلس از کشور اسپانیا در 40هزارگزی شمال جیان، کلیساها و دیرهای فراوان و مدرسه مخصوص به ژزوئیت ها چشمۀ زیبا و دلکش دارد در زمان ملوک طوایفی اندلس مرکز حکومت اسلامی بوده و به سال 625 هجری قمریاسپانیائیها آنرا ضبط کردند. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ / سِ)
درخور. متناسب. لایق. سزاوار:
معشوق جهانی و ندانی
یک عاشق باسزای درخور.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
زنده. (منتهی الارب) ، خیار خرد. (شرفنامۀ منیری) ، خوشۀ کوچک انگور را نیز گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (سروری)
لغت نامه دهخدا
نود استیر باشد، بموجب قرارداد زراتشت بهرام و هر استیری چهار مثقال است، (برهان)، وزنه ای که معادل است با نود استیر و هر استیری چهار مثقال است، (ناظم الاطباء) (دمزن) (آنندراج) (هفت قلزم)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بائز
تصویر بائز
زنده، مرد نیکو حال
فرهنگ لغت هوشیار