معنی بئیشت - جستجوی لغت در جدول جو
بئیشت
برشته، سرخ شده
ادامه...
برشته، سرخ شده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بئیشه
(بِ شَ)
بیشه. وادیی است شیرناک به یمن. (منتهی الارب). و این نام را بی شبهه ابناء فارس بدان وادی داده اند. (یادداشت مؤلف)
ادامه...
بیشه. وادیی است شیرناک به یمن. (منتهی الارب). و این نام را بی شبهه ابناء فارس بدان وادی داده اند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
بویشت
برشته، بریان شده
ادامه...
برشته، بریان شده
فرهنگ گویش مازندرانی
دئیشت
آب برداشته شده، ظرف پر از آب
ادامه...
آب برداشته شده، ظرف پر از آب
فرهنگ گویش مازندرانی