- بئزان
- جمع باز، پارسی تازی شده بازها
معنی بئزان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تالاب
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
بازنده، در حال باختن، پرنده شکاری، نام روستایی در کردستان، باز، جمع، (نگارش کردی: بازان)
در حال وزیدن
وزان، وزنده، در حال وزیدن، برای مثال نه ابر بهارم که چندان بگریم / نه باد بزانم که چندان بپویم (مسعودسعد - لغتنامه - بزان)