جدول جو
جدول جو

معنی اینشتین - جستجوی لغت در جدول جو

اینشتین(اَ تَ)
آلبرت (1879- 1955 میلادی). عالم بزرگ فیزیک دان نظری. متولد در اولم (آلمان). در مونیخ و آراو (سویس) و زوریخ تحصیل کرد. در 1905م. به تابعیت سویس درآمد. در همین سال سه مقاله منتشر کرد که هر یک پایۀ شعبه جدیدی در علم فیزیک گردید. در یکی از آنها نظریۀ کوانتوم را در توجیه پدیدۀ نور و برق بکار برد. (جایزۀ نوبل 1921م. فیزیک را بمناسبت تحقیقاتش در این موضوع برد). مقالۀ دوم در باب رابطۀ جرم و انرژی بود که اساس محاسبۀ انرژی اتمی است. مقالۀ سوم، بعنوان روان برق اجسام متحرک مشتمل بر نظریۀ نسبیت (خاص) بود که اسم اینشتن بآن پیوسته است.
(یک نسخۀ دستی از این مقاله در 1944م. بمبلغ 6000000 دلار در کشورهای متحدۀ آمریکا فروخته شد. و اینک در کتاب خانه کنگره در واشنگتن است). در همان سال مقاله ای در حرکت براونی منتشر نمود. در 1909م. استاد فیزیک نظری در دانشگاه زوریخ شد. در 1913م. عضو آکادمی علوم پروس در برلین گردید. در 1914م. استاد فیزیک نظری دانشگاه برلین شد، و دگربار بتابعیت آلمان درآمد. در همان سال بمدیریت مؤسسۀ فیزیکی کایزر ویلهلم در برلن منصوب گردید، وهر دو سمت را تا 1933م. داشت. در 1916م. نظریۀ نسبیت عمومی را منتشر کرد. در 1929م. نظریۀ میدان واحدرا اعلام کرد که هدفش توجیه پدیده های گرانش و برقاطیس و زیراتمی بوسیلۀ یک دستگاه از قوانین است. در 1950م. ودگر بار در 1953م. صورت تجدیدنظرشدۀ این نظریه را منتشر ساخت. در اواخر سال 1949م. نظریۀ عمومی گرانش را منتشر کرد که قدم دیگری در نظریۀ میدان واحد بود. اینشتن 25 سال آخر عمر را صرف تحقیق در نظریۀ میدان واحد کرد ولی تا هنگام مرگ تحقیقات خود را در اثبات این نظریه کافی نمیدانست. در 1933م. که اینشتن در سفر انگلستان و کشورهای متحدۀ امریکا بود، آلمان نازی اموال او را مصادره کرد و وی را از کار برکنار نمود. اینشتن دعوت مؤسسۀ تحقیقات عالیۀ پرینستن را که قبل از این واقعه بعمل آمده بود پذیرفته به کشورهای متحده آمریکا مهاجرت کرد و در پرینستن سکنی گزید و در 1940م. بتابعیت کشورهای متحدۀ آمریکا درآمد. اینشتن از پدران عصر اتم است. نظریات وی در بسط تحقیقات اتمی تأثیر فراوان داشته است. در ماه اوت 1939م. در نامه ای که به روزولت رئیس جمهور کشورهای متحدۀ آمریکا نوشت وی را از پیشرفتهای آلمان در شکافتن هستۀ اتم آگاه کرد و او را برانگیخت تا تحقیق جدی اتم شکنی را در کشورهای متحده مقرر کند. این تحقیقات منجر به ساختن بمب اتمی گردید. اینشتن زندگی آرامی داشت. موسیقی کلاسیک را بسیار دوست میداشت و خودش ویولن مینواخت. نسبت به مظلومین سیاسی و اقتصادی شفقت فراوان داشت. پس از مرگ وایزمن (1952م.) ریاست جمهوری مملکت اسرائیل باو پیشنهاد شد ولی نپذیرفت. اگر چه ثروتی نداشت به پول اهمیتی نمیداد. (دائره المعارف فارسی) ، مرد کر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مرد شجاع. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سخت شجاع. (از اقرب الموارد) ، دشت بی پایان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دشت بی پایان و شهری که در آن آثاری نباشد. (از اقرب الموارد) ، سنگ تابان. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، کوه بلند دشوارگذار. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کوه دراز. ج، ایاهم. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ نَ بَ تَ)
تثنیۀ ارنبه. دو پرۀ بینی
لغت نامه دهخدا
یکی از مهمترین پلی ازیدهای نبات است که در شیرۀ یاخته محلول میباشد. در ریشه نباتات تیره آفتاب گردان مانند ریشه شنگ و ریشه غدۀ کوکب و ساقۀ زیرین سیب زمینی ترشی و همچنین در نباتات تیره استکانی و لوبلیاسه و همچنین در نباتات یک لپه ای دیده میشود. فرمول شیمیایی آن n (O5 H2 C10 میباشد ولی تعداد مولکولهای آن هنوز بطور قطع تعیین نشده است. ترکیبات ید در آن بی اثر میباشد لیکن دراثر اسیدهای رقیق و گرم به فروکتوز تبدیل میشود و از این جهت پلی فروکتوزان میباشد. اینولین در الکل، اتر، بنزین و سولفوردوکربن غیرقابل حل است ولی در آب و بخصوص آب گرم بخوبی حل میگردد. اگر ریشه شنگ یا سیب زمینی ترشی را مدتی در الکل 96 درجه قرار دهند اینولین بشکل کریستالهای سوزنی (اسفردو کریستال) بجدار سلول متبلور میگردد. کریستالهای اینولین در نور پلاریزه بصورت صلیب سیاه دیده میشود. معرف اینولین الفانافتول و تیمول و ارسن میباشد. (گیاه شناسی ثابتی ص 123- 124). و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 102 شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ کَ دَ)
بدین نحو و به این طریق. (فرهنگ فارسی معین). همچنین و باین نحو و باین طریق و باین سان. (ناظم الاطباء) :
فریدون نکرد اینچنین کار یاد
که خود تخت ضحاک دادش بباد.
فردوسی.
گر تو خواهی که حج کنی پس از این
اینچنین کن که کردمت تعلیم.
ناصرخسرو.
اینچنین به که وزیر است پسر پیش پسر
هم بدان سان که پدر پیش پدر بود وزیر.
معزی.
نقیبان را بفرمود آن جهاندار
ندارید اینچنین اندیشه را خوار.
نظامی.
القصه چو قصه اینچنین است
پندار که سرکه انگبین است.
نظامی.
اندر آیید و ببینید اینچنین
سرد گشته آتش گرم مهین.
مولوی.
هر کجا بینی اینچنین کس را
التفاتش مکن که هیچکس است.
سعدی
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان قائد رحمت بخش زاغه شهرستان خرم آباد و 110 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اِ نَ تَ)
در حالت نصبی و جرّی، چهل. اربعون.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارنبتین
تصویر ارنبتین
تثنیه ارنبه پره های بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اینولین
تصویر اینولین
فرانسوی نشاستک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اینچنین
تصویر اینچنین
((چُ))
بدین نحو، به این طریق
فرهنگ فارسی معین
این گونه، این طور
فرهنگ گویش مازندرانی