جدول جو
جدول جو

معنی اینسر - جستجوی لغت در جدول جو

اینسر
برای این
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایسر
تصویر ایسر
چپ، طرف چپ، سمت دست چپ، آسان تر
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
شنجرف. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ)
هر چیز بسته را گویند که به دشواری وا شود و دیر حل گردد و ظاهراً این لغت با انیسه تصحیف خوانی شده است و در اصل لغت انبسته است. (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به انبسته شود، زعفران. (مهذب الاسماء) ، خون سیاوشان. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
کلام بیهوده و بی معنی و هرزه، (اشتینگاس) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
یکی از خدایان آریانهای هندی. (ایران باستان ص 39). رجوع به ایندره یا آندره شود، مقلوب ساختن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مکروه و ناپسند انداختن، بر زمین زدن چندانکه نتواند برخیزد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، کشتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نِ سَ)
یکی از جبال درۀ لار. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 157) ، یکی از چهار بخش چهاردانگه. (سفرنامۀ رابینو ص 57) ، یکی از شعب فرعی رودلار که در سمت راست آن واقع است. (سفرنامۀ رابینو ص 41). و رجوع به صفحات 79 و 57 و 56 همان کتاب شود
لغت نامه دهخدا
(اَ سُ)
جمع واژۀ نسر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کرکسها. کرکسان. و رجوع به نسر شود
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
آسان تر.
لغت نامه دهخدا
تصویری از این سر
تصویر این سر
این دنیا این جهان عالم مادی مقابل آن سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسر
تصویر انسر
جمع نسر، کرکسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایسر
تصویر ایسر
شدنی تر، سوی چپ، خوارتر آسان تر، دست چپ چپ مقابل ایمن
فرهنگ لغت هوشیار
عقیم، کنایه از آدم بی غیرت و کم مایه
فرهنگ گویش مازندرانی