- ایمپراطور
- عنوان سرداران روم قدیم، پادشاه مقتدری که بر ممالک و نواحی بسیار سلطنت کند شاهنشاه. امپراطور ایمپراطور
معنی ایمپراطور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شاهنشاه
لاتینی شاهنشاه سالار عنوان سرداران روم قدیم، پادشاه مقتدری که بر ممالک و نواحی بسیار سلطنت کند شاهنشاه. امپراطور ایمپراطور
پادشاه مقتدر و توانایی که بر کشوری پهناور یا مملکتی که از کشورها و ملت های مختلف تشکیل شده، سلطنت داشته باشد، شاهنشاه، لقب سرداران بزرگ روم
شاهنشاهی شاهنشاهی کردن، سلطنت و حکومتی که در راس آن امپراطور قرار دارد، مجموعه ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراطور است شاهنشاهی، مجموعه ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود
شاهنشاه
پادشاه مقتدر و توانا
لاتینی تازی شده شاهنشاه سالار امپراتور
Emperor
император
Kaiser
імператор
cesarz
imperador
imperatore
emperador
empereur
keizer
จักรพรรดิ
اختياريٌّ
सम्राट
imparator
mfalme
সম্রাট
بادشاہ
لاتینی شاهنشاه سالار