- ایلاوس
- انسداد روده ها در نتیجه یک آماس قولنج روده یی
معنی ایلاوس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرانسوی روده دراز (به همین گونه آمده در واژه های نو چاپ 1354 ولی نیامیابی اندرونه تغلف امعا است)
گواژه زدن (گواژه کنایه)
قسمت آخر رودۀ باریک که در جذب مواد نقش دارد
نام پدر اسکندر مکدونی فیلیپ (فیلق اوس میر لشکر)
ک هوشیاری
پارسی تازی گشته کیکاوس از چهره های سپهری
یونانی تازی گشته کیکاووس از چهره های سپهری
انعامی که به شاگرد حجره و دکان دهند شاگردانه
نومیدی هاژی
جمع حلس، گلیم ها پلاس ها پلاس پوشاندن: ستوررا، پربارانی، گیاه انبوهی پرگیاهی
نشانیدن، انجمن، نشست باهم نشستن
به ربودن واداشتن، آمیختگی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
ترکی دهنه، پالاد (اسپ جنیبت)، پیش نزد
جمع طلس، نامه های زدوده، جامه های ریمناک
بی چیزی ورشکستگی ناداری بی چیز شدن نادار گشتن، بی چیزی ناداری تنگدستی، ور شکستگی. گدا و بینوا شدن، ورشکسته شدن
پنهان خندیدن
سفید (اسب) : (چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه همه چهار پایان چرنده است... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام) (نوروزنامه 2- 51)
اولس
انس و الفت دادن
بر ماسیدن پر ماسیدن (دست مالیدن به چیزی)
سریانی دوازدهمین ماه سال سریانی برابر با آذر دوازدهمین ماه سال سریانی مطابق سپتامبر فرنگی بین آب و تشرین اول
بدرد آوردن دردمند کردن الم افکندن، دردمند کردن
ترکی جای خنک آدغر ییلاق
هزار کردن، پیمان، نیک گرداندن دوست کردن دوستی افکندن سازواری دادن، دوست شدن دوستی ورزیدن، الف و انس و خوی بکسی دادن یا بجائی، خو کردن، دوست کردن
آزمند کردن، بر انگیختن
زایاندن زایانیدن
آوردن در آوردن شب. یا ایلاج نهار. آوردن روز. داخل کردن
ترکی تیره ها دوده ها، جمع ایل طوایف قبایل
عاج فیل