- ایقاعی
- هماهنگ
معنی ایقاعی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سخن چینی نمامی
افکندن، گرفتار کردن، هماهنگ کردن آوازها، شبیخون زدن افکندن در انداختن، شبیخون زدن تاختن، گرفتار کردن کسی را، هم آهنگ ساختن آوازها، نفراتی چند است در ازمنه محدوده المقادیر و در ادوار متساوی الکمیه با اوضاع مخصوصه که طبع سلیم و مستقیم درک آنها کند (مجمع الادوار)، عمل قضایی یک جانبه، جمع ایقاعات
افکندن، درانداختن، یورش بردن، تاختن، گرفتار کردن کسی، هم آهنگ ساختن آوازها، جمع ایقاعات
عمل حقوقی بر اساس رضایت یکی از طرفین مانند طلاق دادن زن از طرف مرد، در موسیقی چگونگی جا به جا شدن صداها در زمان های محدود و نسبت های معین، وزن موسیقی
منسوب به ابداع یا امور ابداعی. اموری که مقارن ماده باشد و آن دو گونه بود یکی ابداعی باشد با لذات مانند مفارقات که مبادی اولی وجودند و دیگر آنچه ابداعی بالحد باشد مانند مقادیر و اعداد. یا جسم ابداعی. یا معلول ابداعی
ناکارآمد
پیمانی نانپاره دار روستا خاوند
منسوب به انقاس سیاه
ترکی سر رشته داری یکی از مناصب وابسته به سر رشته داری قشون
هایانه
جمع ایقاع
ترکی سخن چینی سخن چینی نمامی
منسوب به ایران. هر چیز که وابسته به ایران باشد، اهل ایران از مردم ایران تابع ایران
منسوب به ایراد ایرادگیر بهانه گیر
سخن چینی، خبرکشی، نمامی، دوبه هم زنی
مربوط به ایران، از مردم ایران، تهیه شده در ایران، مجموعه ای از زبان های هند و ایرانی، شامل زبان های اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه، سغدی، پهلوی، تاجیکی، پشتو، بلوچی، کردی و فارسی
Feudal
Referential, Referentially
ссылочный , ссылочно
феодальный
feudal
referenziell, referentiell
референційний , посилально
феодальний
referencyjny, referencyjnie
feudalny
参考的 , 参照地
feudal
referencial, referencialmente
referenziale, in modo riferito
feudale
feudal
referencial, referencialmente