جدول جو
جدول جو

معنی اید - جستجوی لغت در جدول جو

اید
(اَ)
غول. (دزی ج 1 ص 46) ، اکنون است که این زمان و الحال باشد... این زمان. این دم. این ساعت. (ازبرهان). اکنون. (انجمن آرا) (آنندراج). اکنون در این زمان. (غیاث اللغات). این زمان و این دم و این ساعت. (هفت قلزم) :
گر ایدون که رستم بود پیشرو
نماند بر این بوم و بر خار و خو.
فردوسی.
خواستیم که... پیدا کنیم اندر این باب آنچه حق است. ایدون گوئیم که... (کشف المحجوب سگزی ص 57).
گویی همه زین پیش بخواب اندر بودند
ز آن خواب گران گشتند ایدون همه بیدار.
فرخی.
از بس که در این راه رز انگور کشانند
این راه رز ایدون چو ره کاهکشانست.
منوچهری.
بی زحمت قلاوز خار ایدون
کی دست میدهد گل گلزارش.
ناصرخسرو.
، اینجا. (برهان) (غیاث اللغات) (هفت قلزم) (جهانگیری). این سوی:
خواسته چو نان دهد که گویی بستد
روی گه ایدون کند ز شرم گه اندون.
فرخی.
خرما و میوه ها به بهشت اندر
دانی کزین به است که ایدون است.
ناصرخسرو.
زآن همی خواهی که باشی می خوری تا چون زنان
سر ز رعنایی گهی ایدون و گه اندون کنی.
ناصرخسرو.
راه تو زی خیرو شر هر دو گشاده است
خواهی ایدون گرای و خواهی اندون.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
اید
(اَ)
قوت و نیرو. (منتهی الارب) (آنندراج). نیرو. (دهار)
لغت نامه دهخدا
اید
(اَیْ یِ)
قوی و توانا. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مرد سخت قوت. (مهذب الاسماء).
لغت نامه دهخدا
اید
توان نیرو یاری دادن، توانا شدن، توانا کردن، فرارسیدن مرگ ضمیر شخصی متصل سوم شخص، جمع رفته اید گفتید خورید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایده
تصویر ایده
(دخترانه)
فکر نو، فکر و اندیشه، رأی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایده
تصویر ایده
اندیشه، فکر، عقیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایدی
تصویر ایدی
یدها، دست ها، کنایه از قدرت ها، جمع واژۀ ید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایدر
تصویر ایدر
اینجا، در اینجا
اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، فعلاً، حالیا، اینک، ایمه، الحال، همیدون، حالا، الآن، بالفعل، عجالتاً، ایدون، نون، فی الحال، کنون، همینک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایدر
تصویر ایدر
اکنون، اینک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایدع
تصویر ایدع
کرکم (زعفران)، برناک (حنا)، سرخه سر خبال از پرندگان خون سیاوشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایدی
تصویر ایدی
جمع ید، دست ها جمع ید دستها دستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایده
تصویر ایده
فرانسوی مونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایدر
تصویر ایدر
((دَ))
این جا، اکنون، اینک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایدی
تصویر ایدی
جمع ید، دست ها، دستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایده
تصویر ایده
((دِ))
اندیشه، فکر، عقیده، تصور، رأی
فرهنگ فارسی معین
((اِ دْ))
AIDS نوعی بیماری ویروسی که موجب مختل شدن مکانیسم دفاعی بدن شده و زمینه را برای ابتلاء به هر بیماری دیگر بوجود می آورد، این ویروس از طریق رابطه جنسی یا تزریق خون آلوده منتقل می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایدر
تصویر ایدر
الان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایده
تصویر ایده
آرمان، اندیشه، مونه، رای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایده
تصویر ایده
Idea
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ایده
تصویر ایده
idée
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ایده
تصویر ایده
アイデア
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ایده
تصویر ایده
רעיון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ایده
تصویر ایده
विचार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ایده
تصویر ایده
ide
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ایده
تصویر ایده
ความคิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ایده
تصویر ایده
idee
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ایده
تصویر ایده
pomysł
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ایده
تصویر ایده
idea
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ایده
تصویر ایده
idea
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ایده
تصویر ایده
ideia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ایده
تصویر ایده
想法
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ایده
تصویر ایده
ідея
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ایده
تصویر ایده
Idee
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ایده
تصویر ایده
идея
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ایده
تصویر ایده
아이디어
دیکشنری فارسی به کره ای