ائجاد، (از ’وج د’) آفریدن و هست نمودن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، در وجود آوردن و پیدا کردن، (آنندراج) (غیاث)، هست کردن، (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) : این طلب در ما هم از ایجاد تست رستن از بیداد یارب داد تست، مولوی، - ایجاد کردن، آفریدن، از عدم بوجود آوردن، (ناظم الاطباء)
ائجاد، (از ’وج د’) آفریدن و هست نمودن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، در وجود آوردن و پیدا کردن، (آنندراج) (غیاث)، هست کردن، (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) : این طلب در ما هم از ایجاد تست رستن از بیداد یارب داد تست، مولوی، - ایجاد کردن، آفریدن، از عدم بوجود آوردن، (ناظم الاطباء)