ائتراک. استوار و کلان گردیدن درخت. (منتهی الارب). استوار و کلان گردیدن درخت اراک و یا جوان شدن. (ناظم الاطباء) ، در ترکی به معنی چکمه است و ایتوکچی بمعنی سازندۀ کفش از پوست بیدستر است. (’جغتایی 98’، از حاشیۀ برهان چ معین)
ائتراک. استوار و کلان گردیدن درخت. (منتهی الارب). استوار و کلان گردیدن درخت اراک و یا جوان شدن. (ناظم الاطباء) ، در ترکی به معنی چکمه است و ایتوکچی بمعنی سازندۀ کفش از پوست بیدستر است. (’جغتایی 98’، از حاشیۀ برهان چ معین)
با هم به نیزه کارزار کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، خاص کردن چیزی را بچیزی، بخش نهادن مهمان را، برگزیدن، بازدوختن توشه دان و پشیزه را میان دو پشیزۀ آن درآوردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
با هم به نیزه کارزار کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، خاص کردن چیزی را بچیزی، بخش نهادن مهمان را، برگزیدن، بازدوختن توشه دان و پشیزه را میان دو پشیزۀ آن درآوردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
برشدن تاک بر وادیج. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). (آنندراج). بر چفته شدن انگور. (تاج المصادر بیهقی). برشدن انگور بر چوب بندی که تاک بر بالای آن اندازند. (از متن اللغه) ، تلاش و تفحص کردن بن شاخهای خرمابن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جستجوی بن شاخه های خرما. (از اقرب الموارد) ، برجستن بر کسی بناحق. (از اقرب الموارد)
برشدن تاک بر وادیج. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). (آنندراج). بر چفته شدن انگور. (تاج المصادر بیهقی). برشدن انگور بر چوب بندی که تاک بر بالای آن اندازند. (از متن اللغه) ، تلاش و تفحص کردن بن شاخهای خرمابن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جستجوی بن شاخه های خرما. (از اقرب الموارد) ، برجستن بر کسی بناحق. (از اقرب الموارد)
برکندن. و کشیدن چیزی را از کسی و ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، برافتادن موی از بیماری. پی درپی افتادن پشم، بلند برآمدن روز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلند و دراز شدن روز. (از اقرب الموارد)
برکندن. و کشیدن چیزی را از کسی و ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، برافتادن موی از بیماری. پی درپی افتادن پشم، بلند برآمدن روز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلند و دراز شدن روز. (از اقرب الموارد)