جدول جو
جدول جو

معنی ایباص - جستجوی لغت در جدول جو

ایباص(اِ تِ)
درخشیدن زمین به پیدا شدن نبات، خدمت نیکو بجا آوردن شتران را، (ناظم الاطباء)، نیکو خدمتی استران را، (از یادداشت بخط مؤلف)، نگهبانی و چراندن شتران را، (ناظم الاطباء)، رجوع به ائتبال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
سست کردن، (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
کوتاه گردانیدن گردن را، (از ’وق ص’) (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ لَ)
ائباء، بیماری ناک گردیدن زمین، (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ مَ)
ائباب، به مهمان خواندن، (تاج المصادر بیهقی)، رجوع به ائباب شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
جدا ساختن، مأخوذ از وبد است، (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
به علف خشک رسیدن، اصلاح درخت خرما و زراعت خود، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به ائتبار شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ تا)
شتافتن، گران و فاسد شدن، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بند کردن و بازداشتن، (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)، حبس کردن و در قرآن است: او یوبقهن ّ بما کسبوا (قرآن 34/42)، (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
گروهی از پرندگان و اسبان و شتران، (از ’اب ل’)، سخت گرم شدن روز، (منتهی الارب) (آنندراج) (ازاقرب الموارد) : ائتج النهار، رجوع به ائتجاج شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
دانستن و دریافتن، (از ’وب ه’) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
باری بلند و باری پست گردانیدن راکب سراب را، (منتهی الارب) (ازاقرب الموارد)، گاه بلند و گاه پست آمدن سراب در نظر راکب، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بیضه نهادن ماکیان به یکبار، (از ’ورص’) (منتهی الارب) (آنندراج)، بیک مرتبه تخم نهادن ماکیان
لغت نامه دهخدا
ریباس، ریواج، (یادداشت مؤلف)، رجوع به ریباس و ریواس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایباه
تصویر ایباه
دانستن، در یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایقاص
تصویر ایقاص
کوتاه گردانیدن گردن را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایباش
تصویر ایباش
شتافتن، سبز شدن
فرهنگ لغت هوشیار