ویژگی آنچه قیمتش از نرخ روز کمتر باشد، کم بها، برای مثال نرخ متاعی که فراوان بود / گر به مثل جان بود ارزان بود (جامی۳ - ۵۰۰)، کنایه از بی ارزش، بی مقدار
ویژگی آنچه قیمتش از نرخ روز کمتر باشد، کم بها، برای مِثال نرخ متاعی که فراوان بُوَد / گر به مثل جان بُوَد ارزان بُوَد (جامی۳ - ۵۰۰)، کنایه از بی ارزش، بی مقدار
دشت ارزان، موضعی بین جزجیرکان و کازرون فارس. رجوع به فارسنامۀ ابن البلخی چ کمبریج ص 163 شود. ظاهراً مراد دشت ارژن است، قیمت. بها. (آنندراج). ارز. ارج. آمرغ، قدر، برازندگی. شایستگی. زیبندگی. قابلیت. استحقاق، اعتبار یک سند یا متاع. پولی که در سند نوشته شده
دشت ارزان، موضعی بین جزجیرکان و کازرون فارس. رجوع به فارسنامۀ ابن البلخی چ کمبریج ص 163 شود. ظاهراً مراد دشت ارژن است، قیمت. بها. (آنندراج). ارز. ارج. آمرغ، قدر، برازندگی. شایستگی. زیبندگی. قابلیت. استحقاق، اعتبار یک سند یا متاع. پولی که در سند نوشته شده
شریک نمودن کسی را در مقاسمت، پس گرفتن هر یک بهرۀ خود را بعد تقسیم. (منتهی الارب) (آنندراج) : اعزن فلاناً اعزاناً، شریک نمود فلان را در نصیب و بهره و سپس هر کس بهرۀ خود رابرد. (ناظم الاطباء). شریک ساختن کسی را در بهره و آنگاه هر یک نصیب خود را گرفتن. (از اقرب الموارد)
شریک نمودن کسی را در مقاسمت، پس گرفتن هر یک بهرۀ خود را بعد تقسیم. (منتهی الارب) (آنندراج) : اعزن فلاناً اعزاناً، شریک نمود فلان را در نصیب و بهره و سپس هر کس بهرۀ خود رابرد. (ناظم الاطباء). شریک ساختن کسی را در بهره و آنگاه هر یک نصیب خود را گرفتن. (از اقرب الموارد)
جمع وزن، سنگینی ها، اندازه ها سنجه ها سنگ ها جمع وزن: سنگینیها وزنها. یا اوزان و مقیاسها و مقادیر. سنگ و اندازه و نرخ، بناها، سازی است از ذوات الاوتار که کاسه و سطح آن کشیده و بلند است
جمع وزن، سنگینی ها، اندازه ها سنجه ها سنگ ها جمع وزن: سنگینیها وزنها. یا اوزان و مقیاسها و مقادیر. سنگ و اندازه و نرخ، بناها، سازی است از ذوات الاوتار که کاسه و سطح آن کشیده و بلند است