- اکولوژی
فرانسوی بومشناسی (قریب) اکونومی فرانسوی آبری (کردی)
معنی اکولوژی - جستجوی لغت در جدول جو
- اکولوژی ((اِ کُ لُ))
مطالعه روابط موجودات زنده با محیط و عادت ها و طرز زندگی آن ها، بوم شناسی، بوم شناخت (واژه فرهنگستان)
- اکولوژی
بوم شناسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زیست شناسی، علمی که دربارۀ موجودات زنده بحث می کند، علم الحیاه، بیولوژی
شاخه ای از علم پزشکی که به بیماری ها و اختلالات مجاری ادرار می پردازد
بهره گیری از یافته های علمی برای بهبود عملکرد در زمینه های صنعتی، کشاورزی، آموزشی، اقتصادی و مانند آن ها، روش ها و فنونی که به این منظور به کار برده می شوند، فناوری
شاخه ای در علم پزشکی که دربارۀ منشاء، علت و ماهیت بیماری ها بحث می کند، آسیب شناسی، دردشناسی
علمی که دربارۀ ساختمان زمین، چگونگی مواد و ترکیبات آن و تغییراتی که در سطح یا اعماق کرۀ زمین رخ داده بحث می کند، زمین شناسی
(کُ لَ)
لغت نامه دهخدا
شهری از شهرهای فریجیه و برتلی قریب به نقطۀ اتصال رود کیلوس و میندر و نزدیک شهرهای ’هیراپولیس’ و ’لاودکیه’ واقع بود. (از قاموس کتاب مقدس)
(تِ ءُ لُ)
لغت نامه دهخدا
حکمت الهی. علم به عقاید و اصول دین. اصول عقاید متألهین. علم الهی. الهیات. حکمت الهی، علم کلام. کلام. و رجوع به ثاولوجیا شود
((نِ رُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
مطالعه ساختار و کارکرد و بیماری های دستگاه عصبی و روش های درمان آن بیماری ها، عصب پزشکی (واژه فرهنگستان)، مطالعه ساختار و کارکرد دستگاه عصبی، عصب شناسی (واژه فرهنگستان)
((ژِ وُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
زمین شناسی، علمی که درباره زمین و چگونگی مواد و ترکیبات و تغییرات آن بحث می کند
((گِ مُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
علم مطالعه گوهرسنگ ها که به بررسی منبع و منشأ و توصیف و درجه بندی و شناسایی و ارزیابی آن ها می پردازد، گوهرشناسی (واژه فرهنگستان)
((تِ نُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
مطالعه فنون و ابزار و ماشین آلات و مواد اولیه، تجهیزات و روش های علمی که در حیطه خاصی به کار برده شود، فناوری (واژه فرهنگستان)
((تُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
پاتوبیولوژی، مطالعه فرآیند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت های آن، آسیب شناسی (واژه فرهنگستان)
((اُ رُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
شاخه ای از پزشکی که به بررسی و درمان بیماری های دستگاه ادراری هر دو جنس و اندام های تناسلی مردان می پردازد، میزراه پزشکی (واژه فرهنگستان)
فن آوری، فن شناسی، دانش فنی، صنعت، صنعتی