جدول جو
جدول جو

معنی اکنلو - جستجوی لغت در جدول جو

اکنلو
(اَ کَ)
دهی از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. سکنۀ آن 1500 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصول عمده آنجاغلات دیمی و آبی و صنایع دستی زنان قالیبافی و راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ مِ)
دهی است از بخش سلدوز شهرستان ارومیه. سکنۀ آن 168 تن و آب آن از رود گدار و محصولش غلات، برنج، چغندر، توتون و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4) ، جمع واژۀ مهر کابینها. (از فرهنگ تازی بپارسی فروزانفر) (فرهنگ فارسی معین). گویا از جمعهای ساختگی فارسی زبانان است، جمع واژۀ مهر. (معرب شده). (یادداشت مؤلف). غلط مشهور است ولی استعمال آن بسبب تداول عیبی ندارد. (بیست مقالۀ قزوینی ص 72- 73، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا