- اکنان
- پرده ها، پوشش ها
معنی اکنان - جستجوی لغت در جدول جو
- اکنان
- جمع کن، پوشش ها، پرده ها فرو پوشیدن در دل نهادن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باشندگان
در حال رفعی. دو دو مرد، روز دوشنبه
آبچین پیچی، پنهان شدن، بچه انداختن، دیوانه کردن (آبچین کفن حوله)
پارسی تازی گشته اشنان از گیاهان درختچه ایست از تیره اسفناجیان که خاص نواحی گرم و کویری است و گاه در سواحل دریای شور میروید. دارای برگهای متناوب با گلهای منفرد و یا دوتایی (دوقلو) اشنون اشنوم اشنیان بلار بلال
جمع سن، دندان ها، سال ها بر آمدن دندان نیش زدن دندان، کلانسالگی پیر شدن جمع سن. سالهای زندگی، دندانها
پناهاندن، پناه ها، کنارها
دریوزگی، فروتنی، نرمی
پردهی نمایش، نمابار
برچسبانی
زبان داری
سرسنگینی، خشمناکی
دروغ بستن، گماناندن، بد گمان کردن
برچفسانیدن برچسباندن
بازداشتن زبان نگه داشتن زبان
جمع فن، برده زادگان
جمع فنن، شاخه ها، جمع فن، گونه ها گونه گون آوردن، جمع فنن شاخه ها
عالم وجود
حالا، این زمان
به بن رسیدن
کرانه ها، اطراف
فروتنیدن: فروتنی کردن، دریوزگی، نرمی کردن
پنهان داشتن
پرده سینما
پوشیده شدن، فروپوشیدن، سپید گشتن
سست گرداندن مانده کردن
نیرومند گرداندن پر مغز گرداندن
جمع این ضمیر اشاره برای اشخاص نزدیک مقابل آنان: (آورده اند که سپاه دشمن بی قیاس بود و اینان اندک)
پردۀ سینما، نشان دادن فیلم در سینما
فنن ها، شاخۀ درخت ها، جمع واژۀ فنن
کفن ها، جامۀ مرده ها، جمع واژۀ کفن
سن ها، صحنه های نمایش تئاتر، جمع واژۀ سن
کنف ها، جوانب، کرانه ها، گوشه ها، جمع واژۀ کنف
کون ها، بودن ها، پدید آمدن ها، هستی ها و عالم وجود، جمع واژۀ کون