جدول جو
جدول جو

معنی اکتاد - جستجوی لغت در جدول جو

اکتاد
(اَ)
هم اکتاد، ایشان گروهانند. یا هر یک با هم مشابهند. یا شتاب روندگان بر پی یکدیگرند و واحد ندارد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
(پسرانه)
راستی، درستی، در دین زرتشتی نام ایزدی که راهنمای مینویان و جهانیان است، نام روز بیست وششم ازهر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان خسروپرویزپادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اکتای
تصویر اکتای
(پسرانه)
نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از استاد
تصویر استاد
کسی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می دهد، آموزگار، آموزنده، دانا و توانا در علم یا هنری، معلم عالی رتبۀ دانشگاه، بالاتر از دانشیار، سرکارگر یا کارفرما در کارگاه صنعتی، رئیس در برخی از بازی های کودکان
استاد سرا: از مناصب عهد خلفای عباسی که مامور رسیدگی و پرداخت مخارج روزانۀ دربار، مطبخ، اسطبل و وظایف و جیرۀ حواشی بوده، متصدی دخل و خرج سرای
استاد دار: استادسرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکتاف
تصویر اکتاف
کتف ها، شانه ها، دوش ها، کول ها، سفت ها، جمع واژۀ کتف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوتاد
تصویر اوتاد
وتدها، هفت تنان، هفت مردان، جمع واژۀ وتد برای مثال هفت فرزند تو که اوتادند / هر یکی غوث هفت کشور باد ی قطبشان صدر صفۀ ملکوت / که مقامش ز عرش برتر باد (عراقی - ۱۱۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
روز بیست و ششم از هر ماه خورشیدی، در آیین زردشتی فرشته ای مؤکل بر روز اشتاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکباد
تصویر اکباد
کبدها، جگرها، جمع واژۀ کبد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتاد
تصویر افتاد
حالت درماندگی، از پای در آمد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایتاد
تصویر ایتاد
میخ کوبی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وتد، میخ ها، دستگیران پیران دستگیر، بنیادیان که چهار تنند و هر کدام یکی از ستون های چهار گانه جهان را نگاهدارنده جمع وتد. میخها، وتدهای عروض و آنها سه اند: مقرون مفروق مجتمع، پیشوایان طریقت، چهارتن از بزرگان که در چهار جهت دنیا باشند و بمنزله چهار رکن عالمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکراد
تصویر اکراد
پارسی تازی شده، جمع کرد، کردان جمع کرد (کردی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکساد
تصویر اکساد
بازار سردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استاد
تصویر استاد
ماهر، با مهارت، حاذق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکواد
تصویر اکواد
جمع کوده، خاک وخاشاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکباد
تصویر اکباد
جمع کبد، جگرها جمع کبد جگرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتاب
تصویر اکتاب
نویس آموزی: آموختن نوشتن، نویساندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتاف
تصویر اکتاف
کتفها، شانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتان
تصویر اکتان
برچفسانیدن برچسباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتاد
تصویر اعتاد
آمادن آماده بودن آماده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
روز بیست وهشتم هر ماه شمسی است وروز نیکی میباشد، در این روز صدقه دادن وجامه پوشیدن وحاجت خواستن مورد قبول است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوتاد
تصویر اوتاد
جمع وتد، میخ ها، بزرگان طریقت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتاف
تصویر اکتاف
جمع کتف، شانه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
فرشته ای است در دین زردشتی، بیست و ششمین روز از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استاد
تصویر استاد
((اُ))
آموزنده، معلم، آموزگار، مدرس دانشگاه ها، حاذق، ماهر، سررشته دار در کاری، چیره دست، علم کردن دزدیدن خیاط ها از سر پارچه، چسک آن که در کار دیگران بی جهت مداخله کند، خط یا نق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکساد
تصویر اکساد
بازار سردی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکراد
تصویر اکراد
کردان، کردها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکتان
تصویر اکتان
برچسبانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکتاف
تصویر اکتاف
دوشها، شانه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکتاب
تصویر اکتاب
نویساندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکباد
تصویر اکباد
جگرها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استاد
تصویر استاد
Master, Professor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استاد
تصویر استاد
мастер , профессор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استاد
تصویر استاد
Meister, Professor
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استاد
تصویر استاد
майстер , професор
دیکشنری فارسی به اوکراینی