همیشه بهار، گلی زرد رنگ با بوتۀ کوتاه و برگ های دراز و ستبر که در تمام تابستان گل می دهد و زمستان هم سبز است و از سالی به سال دیگر می ماند و سال بعد نیز گل می دهد، همیشک جوان
همیشه بهار، گلی زرد رنگ با بوتۀ کوتاه و برگ های دراز و ستبر که در تمام تابستان گل می دهد و زمستان هم سبز است و از سالی به سال دیگر می ماند و سال بعد نیز گل می دهد، همیشک جوان
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
شیرۀ مخدر و منوم که از پوست خشخاش گیرند. افیون. هپیون. ابیون. تریاک. مهاتول: چه حال است اینکه مدهوشند یکسر که پنداری که خوردستند اپیون. ناصرخسرو. بریده میل عدو خنجر تو چون کافور ببرده هوش جهان هیبت تو چون اپیون. رشید وطواط. و مخفف آن پیون است
شیرۀ مخدِر و مُنوم که از پوست خشخاش گیرند. افیون. هپیون. ابیون. تریاک. مهاتول: چه حال است اینکه مدهوشند یکسر که پنداری که خوردستند اپیون. ناصرخسرو. بریده میل عدو خنجر تو چون کافور ببرده هوش جهان هیبت تو چون اپیون. رشید وطواط. و مخفف آن پیون است
مخفف پروان. چرخ ابریشم تابی که بپای گردانند و پروان به اضافۀ الف نیز گویند: از تفاخر چو کرم پیله سپهر تار مهرش کشیده بر پرون. ابوالفرج رونی. و نیز رجوع به پروان شود
مخفف پروان. چرخ ابریشم تابی که بپای گردانند و پروان به اضافۀ الف نیز گویند: از تفاخر چو کرم پیله سپهر تار مهرش کشیده بر پرون. ابوالفرج رونی. و نیز رجوع به پروان شود
نام یکی از مشاهیر طبیعین فرانسه مولد او بسال 1775 میلادی در ایالت الیه در قصبه سری لی و وفات بسال 1810 میلادی از 1800 تا 1804 میلادی در تحت ریاست کایتین بودن در هیئتی که به سیاحت اقطار جنوبیه مأمور بودند شرکت جست و از حیوانات آن نواحی صدهزار نمونه به فرانسه برد و راجع به احوال طبیعیه آبهای بحر محیط و درجه حرارت و برودت آن به کشفهای بسیار توفیق یافت و سیاحت نامۀ چهارسالۀ خویش نیز بنوشت و انتشار داد. (قاموس الاعلام ترکی)
نام یکی از مشاهیر طبیعین فرانسه مولد او بسال 1775 میلادی در ایالت الیه در قصبه سری لی و وفات بسال 1810 میلادی از 1800 تا 1804 میلادی در تحت ریاست کایتین بودن در هیئتی که به سیاحت اقطار جنوبیه مأمور بودند شرکت جست و از حیوانات آن نواحی صدهزار نمونه به فرانسه برد و راجع به احوال طبیعیه آبهای بحر محیط و درجه حرارت و برودت آن به کشفهای بسیار توفیق یافت و سیاحت نامۀ چهارسالۀ خویش نیز بنوشت و انتشار داد. (قاموس الاعلام ترکی)
نام قصبه ای بر کناررود سم ّ در ولایتی به همین نام در 51 هزارگزی شرقی آمین سکنۀ آن 4289 تن است و این قصبه ای قدیم است دارای استحکامات و پاره ای آثار. (قاموس الاعلام ترکی)
نام قصبه ای بر کناررود سُم ّ در ولایتی به همین نام در 51 هزارگزی شرقی آمین سکنۀ آن 4289 تن است و این قصبه ای قدیم است دارای استحکامات و پاره ای آثار. (قاموس الاعلام ترکی)
ژان لوئی (دوک). امیرالبحر فرانسه. او مورد توجه هانری سوم بود. تولد وی در قصر کومن به سال 1554 میلادی بود. در نتیجۀ پافشاری وی مجلس نمایندگان به سال 1610 نیابت سلطنت ماری دمدیسی را به وی داد. و نیز او بحکومت پرونس و گی ین منصوب شد. وفات وی به سال 1642 میلادی بود. پسر وی برنار در آنگولم به سال 1592 میلادی متولد شد و ابتدا حاکم بورگنی و سپس گوین گردید. وفات او در 1662 میلادی بود
ژان لوئی (دوک). امیرالبحر فرانسه. او مورد توجه هانری سوم بود. تولد وی در قصر کومن به سال 1554 میلادی بود. در نتیجۀ پافشاری وی مجلس نمایندگان به سال 1610 نیابت سلطنت ماری دمدیسی را به وی داد. و نیز او بحکومت پرونس و گی یِن منصوب شد. وفات وی به سال 1642 میلادی بود. پسر وی برنار در آنگولم به سال 1592 میلادی متولد شد و ابتدا حاکم بورگنی و سپس گوین گردید. وفات او در 1662 میلادی بود
نام حکیمی بوده است یهودی که در جمیع علوم خصوصاً در علم طب مهارتی تمام داشته. (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم) (انجمن آراء) (شعوری). همان اهرن القس است که گاهی ’راء’ آن با اشباع ضمه خوانده شده و ناصرخسرو او را بمنزلۀ مثال اعلای علم و دانش یاد کرده است: از ره دانش بکوش اهرون شو زیرا کاهرون بدانش اهرون شد. ناصرخسرو. اهرون از علم شد سمر بجهان در گر تو بیاموزی ای پسر توئی اهرون. ناصرخسرو. و رجوع به اهرن القس و حواشی مینوی بر دیوان ناصرخسرو ص 636 و تاریخ الحکماء و عیون الانباء شود
نام حکیمی بوده است یهودی که در جمیع علوم خصوصاً در علم طب مهارتی تمام داشته. (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم) (انجمن آراء) (شعوری). همان اهرن القس است که گاهی ’راء’ آن با اشباع ضمه خوانده شده و ناصرخسرو او را بمنزلۀ مثال اعلای علم و دانش یاد کرده است: از ره دانش بکوش اهرون شو زیرا کاهرون بدانش اهرون شد. ناصرخسرو. اهرون از علم شد سمر بجهان در گر تو بیاموزی ای پسر توئی اهرون. ناصرخسرو. و رجوع به اهرن القس و حواشی مینوی بر دیوان ناصرخسرو ص 636 و تاریخ الحکماء و عیون الانباء شود