جدول جو
جدول جو

معنی اپراسیون - جستجوی لغت در جدول جو

اپراسیون
کار، نیشگری
تصویری از اپراسیون
تصویر اپراسیون
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
سازمان یا انجمنی که برای اداره کردن رشته ای ورزشی تشکیل شود، اتحادیه ای از سندیکاهای کارگری، در علوم سیاسی اتحادیه ای از چند ایالت که به صورت یک کشور اداره می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشراقیون
تصویر اشراقیون
پیروان حکمت اشراق که معتقد به ادراک حقایق از طریق الهام بوده اند
فرهنگ فارسی عمید
یونجه است که حندقوقی باشد
لغت نامه دهخدا
دولتی که چند ایالت با هم تشکیل دهند، انجمنی که برای تنظیم و نظارت بر امور اجتماعی تشکیل گردد و بیشتر مورد استعمال آن در کارهای ورزشی می باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امپرسیون
تصویر امپرسیون
فرانسوی بازیاب، پندار، فشردگی
فرهنگ لغت هوشیار
فراسیون بنگرید به فراسیون گیاهی است از تیره نعناعیان که پوشیده از کرکهای پنبه یی مایل به سفید و ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر است که در اماکن مخروب و کنار جاده ها و نقاط بایر غالب نواحی اروپا و شمال افریقا و جزایر قناری در آسیا (از جمله ایران) می روید. ساقه اش راست و منشعب و مایل به سفید و پوشیده از کرکهای پنبه یی و برگهای آن متقابل و ساده و بیضوی است. گلهایش سفید رنگ و به طور مجتمع در کنار برگهای انتهایی قرار دارند. از برگها و همچنین سرشاخه های گلدار آن استفاده دارویی بعمل می آید و در ترکیب شیمیایی آن تانن و مواد چرب و مواد صمغی و یک ماده تلخ به نام ماروبی ئین موجود است. از این گیاه در طبابت به عنوان خلط آور و مقوی قلب و تب بر و اشتها آور و تقویت عمومی و ازدیاد ترشح صفرا و ضد عفونی کننده مجاری تنفسی استفاده می کنند و نیز در معالجه تب نوبه از آن استفاده می شود اسانس گیاه مزبور را جهت معطر کردن آبجو ولیکورهای مختلف به کار می برند حشیشه الکلب فراسیون ابیض گندنای کوهی شافار. یا فراسیون ابیض. فراسیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندراسیون
تصویر اندراسیون
بخورالاکراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امعاسیون
تصویر امعاسیون
لاتینی تازی شده آبغوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امفاسیون
تصویر امفاسیون
آبغوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژیراسیون
تصویر ژیراسیون
حرکت دورانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الواسیون
تصویر الواسیون
فرانسوی بلندا، برافرازی، برجستگی (سعید نفیسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاساسیون
تصویر پاساسیون
فرانسوی به نامه بردن به دفتر بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبراسیون
تصویر آبراسیون
فرانسوی شست و ساب
فرهنگ لغت هوشیار
نام گروهی از فرزانگان که به روشنایی رسیده اند روشن گشتگان گشسبیان جمع اشراقی حکمای پیرو اشراق اشراقیین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استاسیون
تصویر استاسیون
توقفگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
((فِ یُ))
اتحادیه ای مرکب از چند کشور یا استان، سازمان یا انجمنی که برای اداره یک رشته ورزشی تشکیل می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اپیلاسیون
تصویر اپیلاسیون
((اِ یُ))
عمل کندن یا از بین بردن موهای دست، پا و جز آن ها به وسیله بند، موم و یا وسایل دیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اپیلاسیون
تصویر اپیلاسیون
موکشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آبراسیون
تصویر آبراسیون
شس توساب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
Federacy, Federation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
fédéralisme, fédération
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
פדרציה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
연방
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
federasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
संघ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
federatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
federación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
federazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
федерація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
federacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
Föderation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
федерация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
federação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فدراسیون
تصویر فدراسیون
联邦制 , 联邦
دیکشنری فارسی به چینی