جدول جو
جدول جو

معنی اوگیز - جستجوی لغت در جدول جو

اوگیز
کسی که از چاه آب کشد، آبکش
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انگیز
تصویر انگیز
انگیختن، پسوند متصل به واژه به معنای انگیزنده مثلاً اسب انگیز، اسف انگیز، شورانگیز، طرب انگیز، غم انگیز، فتنه انگیز، انگیزه
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
دهی از بخش مرکزی شهرستان سراب است که 148 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ریشه فعل انگیزیدن، آنچه باعث انگیزش و تحریک باشد. محرک. انگیزه. (فرهنگ فارسی معین) : گمان می برم که قصۀ دمنه انگیزحسودان باشد. (انوار سهیلی از فرهنگ فارسی معین).
آنکه می کشت مرا غمزۀ خونریز تو بود
گرچه او کشت ولیکن همه انگیز تو بود.
؟
لغت نامه دهخدا
تصویری از انگیز
تصویر انگیز
محرک، انگیزه، تحریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگیز
تصویر انگیز
آن چه که باعث انگیزش و تحریک باشد، محرک، انگیزه، در ترکیب به جای اسم فاعل نشیند، اسف انگیز، غم انگیز، شورانگیز
فرهنگ فارسی معین
کسی که از چاه آب کشد، آبکش، آبکش برنج، صافی
فرهنگ گویش مازندرانی
اگیزون
فرهنگ گویش مازندرانی