جدول جو
جدول جو

معنی اونما - جستجوی لغت در جدول جو

اونما
از ماه های تبری، اولین ماه تبری، آنرا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رونما
تصویر رونما
هدیه ای که هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انما
تصویر انما
نمو دادن، گوالانیدن، افزون کردن، فاش کردن سخن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ ظَ خوا / خا تَ)
هرجا. (آنندراج) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23). هر کجا. (ناظم الاطباء). و رجوع به ’این’ و اقرب الموارد شود
لغت نامه دهخدا
زعرور باشد و آن را در خراسان علف شیران و به عربی تفاح البری خوانند، (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
عصیر. (ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ آو (آوی). (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : طیر اوی، مرغان فراهم آمده از هر جایی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِنْنَ / اَنْ نَ)
مرکب است از ان، یکی از حروف مشبهه بالفعل و مای کافّه. این دو کلمه را درحصر استعمال میکنند به معنی فقط، تنها، بس، این است و جز این نیست: قل انما یوحی الی انما الهکم اله واحد. (قرآن 108/21). در مغنی ضمن بحث در ’ما’ی کافه آمده: جماعتی از اصولیین و بیانیین گمان برده اند که انما مرکب از مای کافه و ان نافیه است و همین است علت اینکه انما معنی حصر افاده میکند. گویند این بدانجهت است که ان ّ برای اثبات است و ما برای نفی پس اثبات و نفی روا نباشد بر سر یک چیز درآیند زیرا موجب تناقض میگردد و نیز روا نباشد که بگوئیم نفی متوجه چیزی است که پس از آن ذکر شده است زیرا این به اتفاق همه خلاف واقع است پس ناچار باید بگوییم که نفی متوجه چیزی است که ذکر نشده و اثبات متوجه چیزی است که ذکر شده و همین مفید معنی حصر است. نحویین این گفته را مبتنی بر دو مقدمۀ باطل میدانند (در مغنی آن دو مقدمۀ باطل را به تفصیل شرح داده است). ابوحیان گوید در علم نحو به ثبوت رسیده است که مای داخل بر ان ّ و اخوات ان ّ مای کافه است و ان ّ را از عمل بازمیدارد ولی حصر از آن فهمیده نمیشود بلکه حصر از سیاق کلام مستفاد میگردد. برای تفصیل این مطلب به مغنی در مبحث ’ما’ و به حاشیۀ شمنی بر مغنی مراجعه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اینما
تصویر اینما
هر جا هر کجا هرجا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اونسما
تصویر اونسما
فرانسوی زرده گند از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تنها بس فاش کردن سخن بطرز سخن چینی، نمو دادن گوالانیدن، بالیدگی نمو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رونما
تصویر رونما
((نَ یا نِ))
پول یا هدیه ای که به هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد دهند
فرهنگ فارسی معین
اونتا
فرهنگ گویش مازندرانی
هدی های که به عروس داده شود
فرهنگ گویش مازندرانی
آن ها
فرهنگ گویش مازندرانی