جدول جو
جدول جو

معنی اونشه - جستجوی لغت در جدول جو

اونشه
مرتعی در امام زاده حسن شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انوشه
تصویر انوشه
(دخترانه)
خوشبخت، جاودان، شادمان، خوشحال، نام شاهزاده ای ساسانی در تیسفون و نام دخترنرسی، انوشه انصاری اولین کسی که به عنوان گردشگر 10 روز در فضا بود، از شخصیتهای شاهنامه،
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
شاه نو، پادشاه جوان، جوان تازه داماد
بی مرگ، بی زوال، جاویدان، جاوید، شراب انگوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوشه
تصویر اوشه
مرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشن، صعتر، سعتر، کالونی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ وِ کِ)
اجهره و خار دامنگیر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ بَ)
قریه ای در غربی اندلس بر ساحل خلیج بحرالمحیط. (معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ)
چهاردهمین از خانان اوزبک خیوه از 1074 تا حدود 1085 هجری قمری رجوع به ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 250 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ / اُ شَ / شِ)
خوشی و خرمی. (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ)
دارویی رستنی که بر دو گونه است باغی و صحرایی، باغی را مرزه و صحرایی را سعتر گویند. (برهان) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (هفت قلزم) ، تاریکی برهم نشسته، زیست خوش وفراخ با ناز و نعمت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ / شِ)
شبنم و آن رطوبتی است که شبها بر سبزه نشیند. (برهان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
خوشی و خرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
((اَ نَ شَ))
پادشاه نو، شاه جوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
((اَ شَ))
جاوید، بی مرگ، خوش، خرم
فرهنگ فارسی معین
از مرکبات که ار محصولات کشاورزی متداول در منطقه است
فرهنگ گویش مازندرانی
این قدر، این اندازه
فرهنگ گویش مازندرانی