جدول جو
جدول جو

معنی اولو - جستجوی لغت در جدول جو

اولو
دارندگان، صاحبان
تصویری از اولو
تصویر اولو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اولون
تصویر اولون
جمع اول نخستینها اولین اوایل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولوش
تصویر اولوش
ترکی بهره بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولوس
تصویر اولوس
سفید (اسب) : (چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه همه چهار پایان چرنده است... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام) (نوروزنامه 2- 51)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولا
تصویر اولا
نخست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دولو
تصویر دولو
تا شده و دولا شده، آستر شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رولو
تصویر رولو
فرانسوی غلته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولی
تصویر اولی
سزاوارتر، بهتر، احق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولق
تصویر اولق
گولی، گول
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره غان ها که دو گونه از آن بنامهای ممرز و لور در جنگلهای شمالی ایران موجود است الس اولاس فق فق شرم چیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایلو
تصویر ایلو
ترکی آلا بخشی در کردستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوول
تصویر اوول
فرانسوی تخمک
فرهنگ لغت هوشیار
قطعه ای موسیقی که نوازنده تنها نوازد یا خواننده تنها خواند، آلتی موسیقی که توسط یک نوازنده نواخته شود: ویولون سلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوول
تصویر اوول
تخمک، یاختۀ جنسی تولیدمثل ماده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولی
تصویر اولی
سزاوارتر، لایق تر، شایسته تر، برتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولی
تصویر اولی
ویژگی کسی یا چیزی که پیش از همه است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دولو
تصویر دولو
هر یک از ورق های بازی که دو خال داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مولو
تصویر مولو
نوعی ساز بادی که از شاخ میان تهی درست شده بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لولو
تصویر لولو
هیکل موهوم که بچه را از آن می ترسانند، شکل مهیب، لولوخره
فرهنگ فارسی عمید
قسمی سگ کوچک جثه دراز پشم، یک سر دو گوش، صورت مهیب و ترسناکی برای ترسانیدن اطفال سازند
فرهنگ لغت هوشیار
شاخ آهویی باشد که قلندران و جوکیان هندوستان نوازند، نایی که کشیشان مسیحی در کلیسا و دیر مینواختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولی
تصویر اولی
((لا))
نخستین، اولین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولی
تصویر اولی
((اَ یا اُلا))
سزاوارتر، صواب تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لولو
تصویر لولو
شکل موهومی که بچه را با آن بترسانند، لولو خرخره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مولو
تصویر مولو
شاخ دراز میان تهی که قلندران و جوکیان آن را با دهان می نوازند، نی که کشیشان در کلیسا نوازند
فرهنگ فارسی معین
قطعۀ فلزی متصل به تیوپ لاستیک وسایل نقلیه که هوا از طریق آن وارد و خارج می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لولو
تصویر لولو
مروارید، در
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولی
تصویر اولی
Primordial, Initial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
начальный , первобытный
دیکشنری فارسی به روسی
initial, ursprünglich
دیکشنری فارسی به آلمانی
початковий , первісний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
początkowy, pierwotny
دیکشنری فارسی به لهستانی
初步的 , 原始的
دیکشنری فارسی به چینی