- اوطاق
- بنگرید به اطاق
معنی اوطاق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع طوق، یاره ها گردن بندها چنبرها جمع طوق گردن بندها
جمع ورق، برگها
ترکی دیگدان
دیگدان دیگ پایه آتشدان، دودمان خاندان آل دوده (در کردی و نیز در فارسی) خانواده مشهور و بنام، دهانه مبرز نشیمن مستراح، چهارپایه چوبین که ناوه گل کشان را بر آن نهند برای پر کردن گل، صاحب کرامت و کشف: (فلان اجاق است) یا اجاق الکتریکی. اجاقی است که برای گرم کردن اشیا و یا پختن اغذیه بکار میرود و قسمت گرم کننده آن از یک آجر نسوز که دارای شیاری است تشکیل میشود و در آن شیار سیمهای کرم نیکل بشکل مارپیچ قرار گرفته است و دو سر آن به برق وصل میشود و پس از رفع حاجت از آن قطع میگردد. یا اجاق برقی. آلتی که با نیروی برق گرما تولید میکند و برای پختن غذا و جز آن بکار میاید. یا اجاق الکلی. آلتی که با الکل میسوزد و از گرمای آن در پختن استفاده میکنند. یا اجاق خانواده. کانون خانواده مرکز و انجمن خانواده. یااجاق فرنگی. قسمی منقل آهنین با سوراخها در اطراف دیواره که بر آن غذا میپزند. یا اجاق نفتی. آلتی که نفت در آن میسوزد و گرمای آن برای پختن غذا و جز آن بکار میاید. یا اجاق کسی خاموش شدن، بی فرزند شدن بلاعقب ماندن، یا اجاقش کور است. فرزند ندارد نازاست عقیم است
جمع وطن، میهن ها، جایباش ها، آغل ها جمع وطن میهنها باشها جای باشها وطنها
حاجات، نیازها
جمع وطب، مشک های شیر خیک های شیر
به حرکت آوردن، به سخن آوردن
الاغ
ورق، خراب و فرسوده، پاره شده، آنچه قطعه هایش از هم جدا شده باشد مثلاً ماشین اوراق، پریشان احوال، ناراحت
طوق ها، گردن بندها، چیزی که گرداگرد چیزی را می گیرد
نخطی حلقه مانند دور گردن برخی پرندگان و حیوانات ها، جمع واژۀ طوق
نخطی حلقه مانند دور گردن برخی پرندگان و حیوانات ها، جمع واژۀ طوق
وطرها، حاجت ها، نیاز ها، جمع واژۀ وطر
به نطق آوردن، به سخن آوردن، گویا ساختن
وطن ها، میهن ها، زادبوم ها، جمع واژۀ وطن
جمع ورق، برگ ها، برگه ها، کهنه، فرسوده، پریشان احوال، آشفته، بهادار برگ های سهام، سندهایی که معادل پولی آن را نظام بانکی هر کشور تضمین کرده است، قرضه برگه های بهاداری که دولت یا شرکتی منتشر می کند
غلام، پسر
اتاغ، اتاق
حجره، خانه
اتاق، بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف و در برای سکونت یا کار، قسمتی از وسیلۀ نقلیه که سرنشینان در آن می نشینند، محفظه ای در دستگاه یا وسیلۀ باربری مثلاً اتاق بار