جدول جو
جدول جو

معنی اوشمک - جستجوی لغت در جدول جو

اوشمک
گیاه خوشبوی کوهی با گل های آبی رنگ که برگ هایی شبیه به بوته
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
کلاه طاقی پشمین را گویند. بعضی این لغت را ترکی میدانند. (برهان) (از آنندراج). کلاه.
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
نام طایفه ای است در هند و بمعنی کسانی است که چهره هاشان همچون چهرۀ خرس است. رجوع به ص 131 و 151 و 155 تحقیق ماللهند شود
لغت نامه دهخدا
(وَ مَ)
کفش و پای افزار چرمین. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). کفش چرمین. (ناظم الاطباء) ، آن جای از چرخ که پای را به روی آن گذاشته و چرخ را به حرکت می آورند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
پارچه پشمینه صوف، که و طاقی پشمین، امروز جامه ایست پنبه یی برنگ خاکستری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوشک
تصویر اوشک
اشق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وشمک
تصویر وشمک
کفش چرمی پای افزارچرمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وشمک
تصویر وشمک
((وَ مَ))
کفش چرمی
فرهنگ فارسی معین
آویشن
فرهنگ گویش مازندرانی
ابریشم
فرهنگ گویش مازندرانی