افسون و آن خواندن کلماتی باشد مر عزائم خوانان وساحران را بجهت حصول مقاصد خود و رام کردن جانوران. (ناظم الاطباء) (برهان) (هفت قلزم). جادو و سحر. (ازناظم الاطباء). حیله و تزویر. (برهان) (هفت قلزم)
افسون و آن خواندن کلماتی باشد مر عزائم خوانان وساحران را بجهت حصول مقاصد خود و رام کردن جانوران. (ناظم الاطباء) (برهان) (هفت قلزم). جادو و سحر. (ازناظم الاطباء). حیله و تزویر. (برهان) (هفت قلزم)
ازن، گازی سمّی آبی رنگ و موجود در طبقات فوقانی جو، با بوی تند که هنگام رعد و برق یا در اطراف ماشین های برق تولید می شود و برای تصفیۀ آب و از بین بردن میکروب ها به کار می رود
ازن، گازی سمّی آبی رنگ و موجود در طبقات فوقانی جو، با بوی تند که هنگام رعد و برق یا در اطراف ماشین های برق تولید می شود و برای تصفیۀ آب و از بین بردن میکروب ها به کار می رود
حیله، تزویر، مکر، نیرنگ دمدمه، کلماتی که جادوگران و عزائم خوانان هنگام جادو کردن به زبان می آورند، سحر، جادو افسون کردن: حیله کردن، نیرنگ به کار بردن، سحر کردن
حیله، تزویر، مکر، نیرنگ دمدمه، کلماتی که جادوگران و عزائم خوانان هنگام جادو کردن به زبان می آورند، سحر، جادو افسون کردن: حیله کردن، نیرنگ به کار بردن، سحر کردن
شکل دگروار اکسیژن با فرمول شیمیایی O3 (هر مولکول آن سه اتم اکسیژن دارد). گازی است آبی رنگ، بی ثبات و با بوی نافذ. اثر آن از اکسیژن شدیدتر است. یک برابرونیم از اکسیژن سنگین تر است. در تخلیۀ برق در اکسیژن تشکیل می شود. پس از رعد و برق در هوا موجود است. بعنوان رنگ زدا و برای تصفیۀ آب و هوا بکار میرود. (دایرهالمعارف فارسی)
شکل دگروار اکسیژن با فرمول شیمیایی O3 (هر مولکول آن سه اتم اکسیژن دارد). گازی است آبی رنگ، بی ثبات و با بوی نافذ. اثر آن از اکسیژن شدیدتر است. یک برابرونیم از اکسیژن سنگین تر است. در تخلیۀ برق در اکسیژن تشکیل می شود. پس از رعد و برق در هوا موجود است. بعنوان رنگ زدا و برای تصفیۀ آب و هوا بکار میرود. (دایرهالمعارف فارسی)
مقدم قوم اوهات مرکیت (از اقوام چنگیزی). (جامع التواریخ بلوشه ص 3) خواندمیر در حبیب السیر نام این شخص را بدین طریق ضبط کرده: ’طایرالسون’ و گوید: قولون دختر طایر السون یکی از پنج نفر زنان چنگیزخان بوده که بر سایر خاتونهای او برتری داشته اند. (حبیب السیر چ قدیم تهران جزء اول از ج 3 ص 7). ولی بلوشه ناشر جامع التواریخ گوید: ضبط درست این اسم طایراوسون (دایراسون) است، زیرا در تاریخ مغولهای شرقی تألیف سننگ سچن ص با حروف مغولی به همین نحو ضبطشده است. (جامع التواریخ رشیدی مقدمۀ بلوشه ص 7)
مقدم قوم اوهات مرکیت (از اقوام چنگیزی). (جامع التواریخ بلوشه ص 3) خواندمیر در حبیب السیر نام این شخص را بدین طریق ضبط کرده: ’طایرالسون’ و گوید: قولون دختر طایر السون یکی از پنج نفر زنان چنگیزخان بوده که بر سایر خاتونهای او برتری داشته اند. (حبیب السیر چ قدیم تهران جزء اول از ج 3 ص 7). ولی بلوشه ناشر جامع التواریخ گوید: ضبط درست این اسم طایراوسون (دایراسون) است، زیرا در تاریخ مغولهای شرقی تألیف سننگ سچن ص با حروف مغولی به همین نحو ضبطشده است. (جامع التواریخ رشیدی مقدمۀ بلوشه ص 7)
به معنی ربودن و رباینده و آنرا اوسه بر وزن بوسه و اوسوم هم گویند، (آنندراج)، ریسمانی که خوشه های انگور از آن آویزند، (از ناظم الاطباء) (برهان)، آونگ، (انجمن آرا) (آنندراج)
به معنی ربودن و رباینده و آنرا اوسه بر وزن بوسه و اوسوم هم گویند، (آنندراج)، ریسمانی که خوشه های انگور از آن آویزند، (از ناظم الاطباء) (برهان)، آونگ، (انجمن آرا) (آنندراج)
عادت و رسم و طریقه و استعمال، (ناظم الاطباء) : بعد از اقامت مراسم شادمانی ... از حال یاساق و یوسون و عادت و رسوم برادر خویش سلطان سعید غازان خان تفحص فرمود، (جامعالتواریخ رشیدی)، و رسوم و یوسون و یاسای چنگیزخان ... (جامعالتواریخ رشیدی)، و بدان موجب حکم فرمایم تا همه کارها بر یک راه و یوسون جاری باشد، (داستان غازان خان ص 294)
عادت و رسم و طریقه و استعمال، (ناظم الاطباء) : بعد از اقامت مراسم شادمانی ... از حال یاساق و یوسون و عادت و رسوم برادر خویش سلطان سعید غازان خان تفحص فرمود، (جامعالتواریخ رشیدی)، و رسوم و یوسون و یاسای چنگیزخان ... (جامعالتواریخ رشیدی)، و بدان موجب حکم فرمایم تا همه کارها بر یک راه و یوسون جاری باشد، (داستان غازان خان ص 294)
عزیمت. (آنندراج). عزیمه و چیزی که شخص را از آفت و صدمۀ چشم زخم و زهر حیوانات زهردار محفوظ دارد. (ناظم الاطباء). خواندن کلماتی باشد مر عزایم خوانان و ساحران رابجهت مقاصد خود. (برهان). کلماتی که جادوگر و عزایم خوان بر زبان راند. (فرهنگ فارسی معین) ، افزون شدن شتران پراکنده. (ناظم الاطباء). افزون شدن ستوران و مال و متاع. (آنندراج) ، بزرگ منشی کردن. گردن کشی کردن. (ناظم الاطباء)
عزیمت. (آنندراج). عزیمه و چیزی که شخص را از آفت و صدمۀ چشم زخم و زهر حیوانات زهردار محفوظ دارد. (ناظم الاطباء). خواندن کلماتی باشد مر عزایم خوانان و ساحران رابجهت مقاصد خود. (برهان). کلماتی که جادوگر و عزایم خوان بر زبان راند. (فرهنگ فارسی معین) ، افزون شدن شتران پراکنده. (ناظم الاطباء). افزون شدن ستوران و مال و متاع. (آنندراج) ، بزرگ منشی کردن. گردن کشی کردن. (ناظم الاطباء)
افسون نمودن در خواب فریفتن مردم بود مگر آن افسون که به نامهای خدای عزوجل و به ایات قران بود. و چون افسونگر در خواب بیند که از آن وی را با شخصی دیگر در شفا و راحت پدید آمد، دلیل که از غم و راحت به کام دل رسد. اگر به خلاف این بیند، دلیل بر غم و اندوه بود. محمد بن سیرین افسون نمودن به خواب کار باطل بود، چون به وقت افسون ذکر خدای عزوجل را نگوید. اگر افسون به قران و نامهای حق تعالی نمایند، دلیل که آن کس کاری نماید به حق و راستی و از آن وی را خیر و صلاح دو جهانی رسد.
افسون نمودن در خواب فریفتن مردم بود مگر آن افسون که به نامهای خدای عزوجل و به ایات قران بود. و چون افسونگر در خواب بیند که از آن وی را با شخصی دیگر در شفا و راحت پدید آمد، دلیل که از غم و راحت به کام دل رسد. اگر به خلاف این بیند، دلیل بر غم و اندوه بود. محمد بن سیرین افسون نمودن به خواب کار باطل بود، چون به وقت افسون ذکر خدای عزوجل را نگوید. اگر افسون به قران و نامهای حق تعالی نمایند، دلیل که آن کس کاری نماید به حق و راستی و از آن وی را خیر و صلاح دو جهانی رسد.