جدول جو
جدول جو

معنی اوستائی - جستجوی لغت در جدول جو

اوستائی
(اَ وِ)
منسوب به اوستا (زبان...). از زبانهای هندواروپائی ایران که اوستا کتاب مقدس زرتشتیان به آن نوشته شده. اوستایی به احتمال قوی از زبانهای نواحی شرقی ایران بوده و در آن دو لهجۀ قدیم (گاثی) و جدید میتوان تشخیص داد. تاریخ متروک شدن زبان اوستایی بدرستی دانسته نیست. کهن ترین قسمت اوستا (سرودهای زردشت) محتملاً میان قرون 10 و 6 قبل از میلاد تنظیم شده ولی قسمت عمده آن که جدیدتر است متعلق بدورۀ هخامنشی است. اوستا که تنها اثر این زبان است بخطی که در اواخر دورۀ ساسانی برای نوشتن اوستا از روی خط پهلوی تنظیم شده، نوشته شده. تحقیق زبان اوستایی با توسعۀ زبان شناسی تطبیقی پیشرفت بسیار کرده اما هنوز فهم همه نکات اوستا به آسانی ممکن نیست. (دایرهالمعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روستایی
تصویر روستایی
مربوط به روستا مثلاً لباس روستایی، از مردم روستا، دهاتی مثلاً مرد روستایی، کنایه از ساده لوح، احمق
فرهنگ فارسی عمید
استادی، رجوع به استادی شود
لغت نامه دهخدا
(اُ)
در اصطلاح تشریح، شیپور اوستاخی یا مجرای اوستاخی مجرایی در گوش آدمی که بحلق راه دارد. (ناظم الاطباء). استاش.
لغت نامه دهخدا
تصویری از اوستایی
تصویر اوستایی
منسوب به اوستا. یا زبان اوستایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوستانی
تصویر بوستانی
منسوب به بستان بوستانی: گیاه بستانی، باغبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستاری
تصویر دوستاری
یاری رفاقت دوستداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
ساکن روستا کشاورز دهقان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
کشاورز، دهقان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایستایی
تصویر ایستایی
استاتیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوستاکی
تصویر دوستاکی
محبوبیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
ريفيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
Rural, Rustic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
rural, rustique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
сельский , деревенский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
田舎の , 素朴な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
استوایی
دیکشنری اردو به فارسی
ارتفاع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
دیہاتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
গ্রামীণ , গ্রাম্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
ชนบท , บ้านนอก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
vijijini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
kırsal, rustik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
시골의 , 소박한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
pedesaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
כפרי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
ländlich, rustikal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
ग्रामीण , देहाती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
landelijk, rustiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
rural, rústico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
rurale, rustico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
乡村的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
wiejski, rustykalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
сільський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
rural, rústico
دیکشنری فارسی به پرتغالی