زنان. (منتهی الارب) (از تاج العروس). منه قوله تعالی: رضوا بان یکونوا مع الخوالف. (قرآن 87/9) ، زمینهایی که نرویاند مگر پس تر از همه زمینها. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، در منطق کلمه ای است که اهل نحو آنرا اسماء مبهمه و مضمره گویند چون من، تو، او. (یادداشت بخط مؤلف). منه: ماادری ای الخوالف هو، نمیدانم کدام کس است او، جمع واژۀ خالفه. رجوع به خالفه شود
زنان. (منتهی الارب) (از تاج العروس). منه قوله تعالی: رضوا بان یکونوا مع الخوالف. (قرآن 87/9) ، زمینهایی که نرویاند مگر پس تر از همه زمینها. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، در منطق کلمه ای است که اهل نحو آنرا اسماء مبهمه و مضمره گویند چون من، تو، او. (یادداشت بخط مؤلف). منه: ماادری ای الخوالف هو، نمیدانم کدام کس است او، جَمعِ واژۀ خالفه. رجوع به خالفه شود
جمع مالف، خوی انگیزان خوگیر خویگیر، همامنگ و نام گوشه ای از همایون درخنیای ایرانی الفت گیرنده انس گیرنده مقابل مجانب: ... و استرضا جوانب از موالف و مجانب واقارب و اباعد وموالی و معاند... باتمام رسانید، هماهنگ، نوایی است از موسیقی ایرانی گوشه ای از همایون. دوست و رفیق شونده، خوگرفته باو
جمع مالف، خوی انگیزان خوگیر خویگیر، همامنگ و نام گوشه ای از همایون درخنیای ایرانی الفت گیرنده انس گیرنده مقابل مجانب: ... و استرضا جوانب از موالف و مجانب واقارب و اباعد وموالی و معاند... باتمام رسانید، هماهنگ، نوایی است از موسیقی ایرانی گوشه ای از همایون. دوست و رفیق شونده، خوگرفته باو