جدول جو
جدول جو

معنی اواز - جستجوی لغت در جدول جو

اواز
آواز، آواز، از مقامات سازی مازندران که از موسیقی سنتی ایران گرفته.، روستایی در بخش ییلاقی کجور، آغاز، آواز
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایواز
تصویر ایواز
(دخترانه)
آراسته و پیراسته
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایاز
تصویر ایاز
(پسرانه)
نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کواز
تصویر کواز
کوزه، ظرف سفالی دسته دار یا بی دسته، کوچک تر از خم برای آب یا چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جواز
تصویر جواز
پروانۀ سفر، جایز بودن، روا بودن، رخصت، اجازه، گذشتن از جایی یا از راهی،
پروانه، اجازۀ رسمی که از طرف دولت برای انجام کاری معیّن صادر شود، اجازه نامه، لیسانس، حکم، فرمان، اذن، اجازه، مجوّز، لهی، پروانچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آواز
تصویر آواز
بانگ، صوت، نغمه، آهنگ، بانگ آهنگین انسان همراه با کلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوار
تصویر اوار
گرما، گرمی آتش یا آفتاب، تشنگی، باد جنوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوار
تصویر اوار
اواره، دفتری که در آن اقلام درآمد و هزینه و حساب های مالیاتی را ثبت می کردند، دفتر حساب دیوانی، دیوان خانه، ایاره، اوارجه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایاز
تصویر ایاز
نسیم شب، نسیم سرد، باد خنک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوام
تصویر اوام
وام، قرض، دین، فام، پام
فرهنگ فارسی عمید
(اَ زِ)
جمع واژۀ آزمه. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به آزمه شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 47 هزارگزی خاور بیرجند، این ناحیه کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل است و 46 تن سکنه داردکه مذهب آنها شیعی و زبان آنها فارسی است، آب آن ازقنات و محصولاتش غلات است، اهالی به کشاورزی گذران میکنند، و راه آنجا مالرو میباشد، از چهکنه میتوان به آنجا اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند که در 28 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند واقع شده، دامنه و معتدل است و 20 تن سکنه دارد، آبش از قنات و محصولش غلات و لبنیات است، شغل اهالی زراعت و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
کلمه رابطه است به معنی با. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایاز
تصویر ایاز
باد سرد و خنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواء
تصویر اواء
پناهیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوهز
تصویر اوهز
نیکرفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوشاز
تصویر اوشاز
جمع و شز، یاریگران، فرما نبرداران، پیوند ها، شتاب ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوار
تصویر اوار
گرمی آتش و آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوفاز
تصویر اوفاز
جمع وفز، شتاب ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواب
تصویر اواب
توبه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
نوازش: از نواز شاه آن زار حنیذ در تن خود غیرجان جانی ندید (ندید)، (مثنوی. نیک. 541: 6)، در ترکیب بمعنی نوازنده آید: بنده نوازکوچک نوازگوش نوازمهمان نواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوام
تصویر اوام
قرض و وام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوان
تصویر اوان
وقت و هنگام، حین، گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعواز
تصویر اعواز
تنگدستی درویشی، دشواری
فرهنگ لغت هوشیار
امکان و تساهل، پاسپورت، گذر نامه، پروانه، اجازه نامه، رفتن و گذشتن تشنگی تشنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آواز
تصویر آواز
صوت، بانگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازاز
تصویر ازاز
درخت کرم دانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواز
تصویر لواز
بادام فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاز
تصویر ایاز
نسیم، باد خنک، شبنم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوان
تصویر اوان
هنگام، زمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوام
تصویر اوام
رنگ، لون
فرهنگ فارسی معین
((اِ))
ریسمانی که به وسیله آن خرده دست شتر بربندند تا دست از زمین برداشته دارد، بند، نام رگی است در پای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جواز
تصویر جواز
پروانه
فرهنگ واژه فارسی سره
آوازه، شهرت
فرهنگ گویش مازندرانی