- اوارجات(اَ رِ)
جمع واژۀ اوارجه. (ناظم الاطباء). رجوع به اوارجه شود
معنی اوارجات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اشاره، نشان دادن چیزی یا کسی با حرکت چشم یا انگشت، با تکان دادن چشم و ابرو یا دست مطلبی را به کسی فهماندن یا به کاری فرمان دادن، سخن مختصر و با ایجاز
آنچه از خارج به کشور وارد می شود، در تصوف وارد، برای مثال گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات (سعدی۱ - ۱۱۲)
اواره، دفتری که در آن اقلام درآمد و هزینه و حساب های مالیاتی را ثبت می کردند، دفتر حساب دیوانی، دیوان خانه، اوار، ایاره
(اَلْ)
لغت نامه دهخدا
در تاریخ قم یکی از دیه های ’جاست’ بشمار آمده و در نسخه بدل الرازجان ذکر شده است. شاید همان ’رازقان’ باشد که در فرهنگ جغرافیایی ایران قصبه ای در ساوه ضبط گردیده است. رجوع به تاریخ قم ص 114 و 138 و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 شود
(مُ رِ)
لغت نامه دهخدا
فتیات مشارجات، دختران هم عمر و هم سن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
(اُ عَ رِ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ اعیرج، بمعنی مار خبیث که رقیه نپذیرد و مانند افعی برجهد. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به اعیرج شود
(اَ)
لغت نامه دهخدا
نام قریه ای از قراء نزدیک سهند. (یادداشت مؤلف) ، رنگی مانندرنگ انار یا رنگی که از پوست انار فراهم می آورند
پول گذران هزینه زندگی، جمع اخراج. اخراجها، وجه معاش وجه گذران خرجی هزینه، آنچه از شهر یا کشوری از کای بازرگانی و جز آن بیرون برند صادرات، مالیات غیر مستمر بیش از میزان عادی یا اخراجات دیوانی. مالیاتی که برای مصارف دیوانی وصول میشود
جمع عوارض، رمن رمن تاوریدگان خراج ها جمع عوارض، جمع الجمع عارضه. توضیح در اسناد متعلق به قرن دهم و یازدهم به عبارت عوارضات حکمی و غیر حکمی بر می خوریم که ظاهرا به معنی عوارضی که بر طبق فرمان یا جز آن مطالبه می شود می باشد
پارسی تازی شده اوارچه دفتر همار (حساب) دفتر حسابی که حسابهای پراکنده دیوانی را در آن نویسند، جمع اوارجات
در تداول مردم فارسی زبان بغلط بجای اداره ها (جمع اداره) بکار میرود. توضیح نوشتن (اداره جات) غلط اندر غلط است
از دهستان گلیجان قشلاقی تنکابن