جدول جو
جدول جو

معنی اواذم - جستجوی لغت در جدول جو

اواذم(اَ ذِ)
جمع واژۀ وذم. (المنجد). رجوع به وذم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوام
تصویر اوام
وام، قرض، دین، فام، پام
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ وذم. رجوع به وذم شود
لغت نامه دهخدا
(اَ زِ)
جمع واژۀ آزمه. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به آزمه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ آذی. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به معنی امواج دریا. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ دِ)
جمع واژۀ آدم. رجوع به آدم شود
لغت نامه دهخدا
(اَ ذُ)
جمع واژۀ وذم. (منتهی الارب). رجوع به وذم شود
لغت نامه دهخدا
(اُ)
تشنگی یا گرمی آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تشنگی. (مهذب الاسماء) ، افکندن. (برهان) (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ابام. قرض و وام. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج) : پس خواجه ابوطاهر را بسبب صوفیان اوامی افتاد.
(اسرارالتوحید).
وگر از تنگ شکر خرج نخواهی که کنی
با وام از سخن من بستان شیرینی.
کمال اسماعیل.
تا در این شهر آمدم از بس اوام
من رهی بفروختم کاشانه را.
کمال اسماعیل (آنندراج) (انجمن آرا).
مریدی گفت اگر چیزی قبول کردی تا در وجه اوام کرده بودیم بگزاردیمی بد نبودی. (تذکرهالاولیاء).
لغت نامه دهخدا
تصویری از اوام
تصویر اوام
قرض و وام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوام
تصویر اوام
رنگ، لون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوام
تصویر اوام
وام، قرض
فرهنگ فارسی معین