تیز شدن و بانگ کردن تکه وقت گشنی. مهتب نعت است از آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، مقصر شمردن نفس خود را جهت کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
تیز شدن و بانگ کردن تکه وقت گشنی. مهتب نعت است از آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، مقصر شمردن نفس خود را جهت کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
حنظل چیدن و شکستن آنرا و دانه برآوردن و تر نهادن آنرا تا تلخی از وی بیرون رود. (منتهی الارب) (آنندراج). حنظل چیدن و شکستن آن و دانه برآوردن از آن و خیسانیدن آنرا در آب تا تلخی وی بیرون رود. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خشم گرفتن بر کسی، چیزی از کسی بازشکستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). از حق کسی کم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)
حنظل چیدن و شکستن آنرا و دانه برآوردن و تر نهادن آنرا تا تلخی از وی بیرون رود. (منتهی الارب) (آنندراج). حنظل چیدن و شکستن آن و دانه برآوردن از آن و خیسانیدن آنرا در آب تا تلخی وی بیرون رود. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خشم گرفتن بر کسی، چیزی از کسی بازشکستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). از حق کسی کم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)
بی گوشت گردیدن شتر، خوابانیدن گشن ناقه را و سکیزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). خوابانیدن گشن ماده شتر را. (ناظم الاطباء) ، بازآمدن تب بعد یک روز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ترک کردن تب کسی را روزی و سپس بازگشتن و داغ ساختن او را. (از اقرب الموارد) ، بازگردیدن هر چیزی، برگشتن رنگ. یستعمل مجهولا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
بی گوشت گردیدن شتر، خوابانیدن گشن ناقه را و سکیزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). خوابانیدن گشن ماده شتر را. (ناظم الاطباء) ، بازآمدن تب بعد یک روز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ترک کردن تب کسی را روزی و سپس بازگشتن و داغ ساختن او را. (از اقرب الموارد) ، بازگردیدن هر چیزی، برگشتن رنگ. یستعمل مجهولا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
برگزیدن، فراهم آوردن، برگزیدگی، ناجوری برگزیدن گزین کردن، فراهم آوردن، گرفتن مال از جایهای آن، برگزیدگی، تمییز تمایز اختلاف، (تصوف) عبارتست از آنکه حق تعالی بنده را بفیضی مخصوص گرداند که از آن نعمتها بی سعی بنده را حاصل آید و آن جز پیمبران و شهدا و صدیقان را نبود و اصطفاء خالص اجتبائی را گویند که در آن بهیچوجهی از وجوه شایبه نباشد
برگزیدن، فراهم آوردن، برگزیدگی، ناجوری برگزیدن گزین کردن، فراهم آوردن، گرفتن مال از جایهای آن، برگزیدگی، تمییز تمایز اختلاف، (تصوف) عبارتست از آنکه حق تعالی بنده را بفیضی مخصوص گرداند که از آن نعمتها بی سعی بنده را حاصل آید و آن جز پیمبران و شهدا و صدیقان را نبود و اصطفاء خالص اجتبائی را گویند که در آن بهیچوجهی از وجوه شایبه نباشد