ریشه فعل انگیزیدن، آنچه باعث انگیزش و تحریک باشد. محرک. انگیزه. (فرهنگ فارسی معین) : گمان می برم که قصۀ دمنه انگیزحسودان باشد. (انوار سهیلی از فرهنگ فارسی معین). آنکه می کشت مرا غمزۀ خونریز تو بود گرچه او کشت ولیکن همه انگیز تو بود. ؟
ریشه فعل انگیزیدن، آنچه باعث انگیزش و تحریک باشد. محرک. انگیزه. (فرهنگ فارسی معین) : گمان می برم که قصۀ دمنه انگیزحسودان باشد. (انوار سهیلی از فرهنگ فارسی معین). آنکه می کشت مرا غمزۀ خونریز تو بود گرچه او کشت ولیکن همه انگیز تو بود. ؟