جدول جو
جدول جو

معنی انگتن - جستجوی لغت در جدول جو

انگتن
انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انگختن
تصویر انگختن
انگیختن، واداشتن، تحریک کردن، شوراندن، پدید آوردن، نقش برجسته ساختن، زنده کردن دوباره، جنباندن از جای، به جنبش آوردن، برجهانیدن، بلندکردن
فرهنگ فارسی عمید
(اَ تَ)
گنده تر. (یادداشت مؤلف).
- امثال:
انتن من الجورب.
انتن من العذره.
انتن من مرقات الغنم
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ شُ دَ)
مخفف انگیختن. (آنندراج). رجوع به انگیختن شود، قسمی انگور. گلین بارماقی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ تُنْ نَ)
جمع مؤنث ضمیر مخاطب، یعنی شما جماعت زنان. شما زنان
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ نَ)
ما انتنه،چه بدبوی است آن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انگشتن
تصویر انگشتن
حساب کردن محسوب داشتن: (درجه ویرا محسوب نکرد و بنه انگشت) (طبقات انصاری)
فرهنگ لغت هوشیار
از کار انداختن، رها کردن حیوان نر به میان ماده ها که در
فرهنگ گویش مازندرانی
خواهش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
راهی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
بار گذاشتن دیگ غذا، به بالندگی و نهایت رشد و ثمرآوری رسیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
فرصت گیر آوردن، وقت مناسب پیدا کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
عادت دادن، به دام انداختن، گیرانداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
قبل از دوشیدن شیر، گوساله را با مادرش همراه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت سر گذاشتن، به همراه داشتن کسی
فرهنگ گویش مازندرانی
قرار دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
سقط جنین کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
درگیر کردن کسی، به گرفتار انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
حرکت دادن، تدارک سفر دیدن، به راه انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
شایعه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جا انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
جلوانداختن، پیش انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
پوست انداختن مار، پوست انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
به جلو انداختن، کسی را پیشاپیش روانه ساختن
فرهنگ گویش مازندرانی
پچه پس انداختن و زاییدن، چیزی را پس از خود به یادگار گذاشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
انداخته
فرهنگ گویش مازندرانی
ساس
فرهنگ گویش مازندرانی
انداختن، فرو کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
انداختن، قطع رابطه کردن، از کار انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
آویزان
فرهنگ گویش مازندرانی
آویزان کردن، شلیک کردن، خارج ساختن آب ماست ترش با آویزان
فرهنگ گویش مازندرانی