جدول جو
جدول جو

معنی انکثاب - جستجوی لغت در جدول جو

انکثاب(اِ تِ)
فراهم آمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). فراهم آمدن و ریخته شدن. (ناظم الاطباء) : و کل ما انصب فی شی ٔ فقد انکثب فیه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
انکثاب
فراهم آوردن ریخته شدن
تصویری از انکثاب
تصویر انکثاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انتقاب
تصویر انتقاب
روبند بستن، نقاب زدن، روبنده بستن زنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انسکاب
تصویر انسکاب
ریخته شدن، ریخته شدن آب و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجلاب
تصویر انجلاب
کشیده شدن از جایی به جای دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انشعاب
تصویر انشعاب
جدا شدن، شعبه شعبه شدن، در علوم سیاسی جدا شدن گروهی از اعضای سازمان یا تشکیلات برای پیوستن به حزب دیگر یا تشکیل یک حزب جدید، بخش جداشده از شبکۀ اصلی برای رساندن خدمات به مصرف کننده
فرهنگ فارسی عمید
(اِ تِ)
پیش آمدن و لازم گرفتن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بر چیزی اقبال کردن. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
کثبه خورانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به کثبه شود.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ کاثبه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ کاثبه کواثب است ولی صاحب تاج العروس گفته است که جمع کاثبه، اکثاب نیزآمده است. (از اقرب الموارد). رجوع به کاثبه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از انسحاب
تصویر انسحاب
کشیده شدن بیرون رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسلاب
تصویر انسلاب
گم و نیست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسکاب
تصویر انسکاب
ریختن آبگونه (مایع) گریستن ریختن، ریخته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسعاب
تصویر انسعاب
کشیدگی روان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشعاب
تصویر انشعاب
پراکنده شدن، شاخ شاخ شدن، ازهمدیگر دور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انعصاب
تصویر انعصاب
سخت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انصیاب
تصویر انصیاب
فرو ریختن باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انصباب
تصویر انصباب
ریخته شدن آبگونه (مایع) فرود آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتخاب
تصویر انتخاب
برگزیدن، انتخاب کردن، نخبه کردن، برگزیدن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشباب
تصویر انشباب
بالندگی (بلوغ) برنایش پزامیدن گوالیدن (رشد کردن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحاب
تصویر انتحاب
گریستن سخت موییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتداب
تصویر انتداب
کشور یاری پشتیبانی و یاری دادن به کشور وا پس مانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتساب
تصویر انتساب
باز بستن خود را به کسی، نسبت داشتن، وابستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتصاب
تصویر انتصاب
برپاشدن، به کاری قیام کردن، منصوب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتقاب
تصویر انتقاب
نقاب زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتکاب
تصویر انتکاب
در رنج افتادن به سختی افتادن کمان بردوش افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتهاب
تصویر انتهاب
تاراج کردن به زور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتیاب
تصویر انتیاب
پی در پی رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انثعاب
تصویر انثعاب
روان شدن: خون یاآب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انثقاب
تصویر انثقاب
سوراخدار شدن رخنه یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انحلاب
تصویر انحلاب
خوی ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبثات
تصویر انبثات
پراکنده شدن چون پیام چون گرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجذاب
تصویر انجذاب
کشیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتشاب
تصویر انتشاب
آویختن، هیزم چیدن، هیزم گرد آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتخاب
تصویر انتخاب
گزینش، گزینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انتصاب
تصویر انتصاب
گماشتگی، گماشتن، گمایش، به کار گماری
فرهنگ واژه فارسی سره