- انقباض
- گرفته گردیدن، فراهم آمدن، کشیده شدن، گرفتگی
معنی انقباض - جستجوی لغت در جدول جو
- انقباض
- گرفته شدن، درهم کشیده شدن، گرفتگی، درهم کشیدگی، در علم فیزیک کاهش ابعاد جسم بدون تغییر در خاصیت آن، معمولاً در اثر کاهش دما
- انقباض ((اِ قِ))
- گرفته شدن، گرفتگی
- انقباض
- Contraction
- انقباض
- сокращение
- انقباض
- Kontraktion
- انقباض
- скорочення
- انقباض
- skurczenie
- انقباض
- contração
- انقباض
- contrazione
- انقباض
- contracción
- انقباض
- contraction
- انقباض
- samentrekking
- انقباض
- การหดตัว
- انقباض
- kontraksi
- انقباض
- فكرةٌ
- انقباض
- संकुचन
- انقباض
- צִמְצּוּם
- انقباض
- kupungua
- انقباض
- সংকোচন
- انقباض
- انقباض
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع انقباض
ریزش در ساختمان، فرود: در ستارگان، کوس بستن فرود آمدن، تاختن، افتادن بسرعت (بناو غیره)، رفتن ستاره سقوط سریع ستاره، جمع انقضاضات
رفتن و درگذشتن، بسر آمدن مدت، سپری شدن
پنهان شدن، به آشیانه خزیدن
از میان رفتن، نابود شدن، بریده شدن
افتادن، افتادن و فرود آمدن بنا، فرود آمدن چیزی بر چیزی، رفتن ستاره، فرو شدن ستاره
Extinction
исчезновение