جدول جو
جدول جو

معنی انفال - جستجوی لغت در جدول جو

انفال
هشتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۵ آیه، بدر، در فقه نفل
تصویری از انفال
تصویر انفال
فرهنگ فارسی عمید
انفال(اِ تِ)
غنیمت دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). نفل (غنیمت) دادن. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
انفال(اَ)
جمع واژۀ نفل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). غنیمتها که از کفار گیرند. (غیاث اللغات) : یسئلونک عن الانفال. (قرآن 1/8) ، می پرسند ترااز غنیمتها که از دشمن یاوند. (کشف الاسرار ج 4 ص 1). سلطان را رغبت افتاد که انفال آن اغفال در وجه بری وافی و حسنۀ باقی صرف کنند. (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا
انفال(اَ)
سورۀ هشتم از قرآن، مدنی و دارای 75 آیه است
لغت نامه دهخدا
انفال
غنیمتها که از کفار گیرند، هبه
تصویری از انفال
تصویر انفال
فرهنگ لغت هوشیار
انفال
جمع نفل، غنیمت ها، بهره ها
تصویری از انفال
تصویر انفال
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انفان
تصویر انفان
دراز بینی پوزه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفعال
تصویر انفعال
شدن کار، اثر پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفصال
تصویر انفصال
جدا شدن، انقطاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفتال
تصویر انفتال
تافتگی باز گشتن باز ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاه
تصویر انفاه
مانده گردانیدن کم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاس
تصویر انفاس
جمع نفس، دمها، نفسها، روانها، آوازها، سخنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاق
تصویر انفاق
درویش گردیدن، بی چیز شدن، نفقه دادن، خرج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاغ
تصویر انفاغ
جمع نفس، دم ها کوالیدن (حرف زدن کودک)، نو آموختن نوآموزی، شوخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکال
تصویر انکال
جمع نکل، بندهای سخت دور کردن: از کاری باز داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفار
تصویر انفار
رمانیدن، چیر فرمانی
فرهنگ لغت هوشیار
روان گردانیدن روانه کردن فرستادن فرمان گستری در گذرانیدن دستینه نهادن روان کردن امر اجرا کردن حکم انجام دادن فرمان: در انفاذ امر عالی ساعی خواهم بود، در گذرانیدن کار، فرستادن روانه کردن گسیل داشتن راهی کردن، اجرای حکم، ارسال اعزام فرستادگی، جمع انفاذات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاد
تصویر انفاد
نابود گردانیدن، نیست کردن، بی مال گشتن، به پایان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انغال
تصویر انغال
تباهی پراکنی سخن چینی تباهاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفقال
تصویر انفقال
کوپلگی کلون شدن، بازگشتن، به دنبال کار خود رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسال
تصویر انسال
فرزند بوجود آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انذال
تصویر انذال
کسان فرومایه و ناکس و حقیر و خوار، جمع نذل
فرهنگ لغت هوشیار
شوس دادن (شوس منی)، فرو فرستادن، فرود آوردن، درخواست، جمع نزل، خوراکی ها خوردنی ها جمع نزل فرو فرستادن فرود آوردن: انزال کتب آسمانی، انزال منی یا انزال منی. اخراج آب مرد. یا سرعت انزال. زود فرود آمدن آب مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتفال
تصویر انتفال
بیزاری جستن، دور گردیدن، در خواستن در خواست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبال
تصویر انبال
جمع نبل، تیرها تیر دادن، آموزش تیر اندازی، تیر راستبر گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجال
تصویر انجال
فرزندان، نسلها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکفال
تصویر اکفال
جمع کفل، سرین ها پایندان کردن (پایندان ضامن) جمع کفل سرینها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغفال
تصویر اغفال
غافل یافتن کسی را و غافل خواندن، غافل گردانیدن او را، گول زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقفال
تصویر اقفال
بازگشت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطفال
تصویر اطفال
جمع طفل، بچه، نوزادگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارفال
تصویر ارفال
خرامیدن، دامن کشان گذشتن، فروهشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجفال
تصویر اجفال
پرانیدن، تیز وزیدن باد، شتافتن شتاباندن، جمع جفل، سرگین های پیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انعال
تصویر انعال
نال بندی (نال نعل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفصال
تصویر انفصال
نا پیوستگی، جدایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطفال
تصویر اطفال
کودکان
فرهنگ واژه فارسی سره