جدول جو
جدول جو

معنی انرژی - جستجوی لغت در جدول جو

انرژی
کارمایه، نیرو
تصویری از انرژی
تصویر انرژی
فرهنگ واژه فارسی سره
انرژی
نیرو، قوه، قدرت، کار، مایه
تصویری از انرژی
تصویر انرژی
فرهنگ لغت هوشیار
انرژی
نیرو، کارمایه، هر یک از منابع نیرو مانند، نفت، زغال سنگ، خورشید و مانند این ها
تصویری از انرژی
تصویر انرژی
فرهنگ فارسی عمید
انرژی
((اِ نِ))
نیرو، قدرت، توانایی انجام کار، کارمایه (واژه فرهنگستان)
انرژی اتمی: نوعی انرژی که در واکنش های هسته ای آزاد می شود، انرژی هسته ای
انرژی خورشیدی: انرژی تابشی پرتوهای خورشید
انرژی پتانسیل: انرژی که اجسام بر اثر قرار گرفتن در وضع خاصی دارا می شوند
تصویری از انرژی
تصویر انرژی
فرهنگ فارسی معین
انرژی
Energy
تصویری از انرژی
تصویر انرژی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
انرژی
энергия
دیکشنری فارسی به روسی
انرژی
Energie
دیکشنری فارسی به آلمانی
انرژی
енергія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
انرژی
energia
دیکشنری فارسی به لهستانی
انرژی
能量
دیکشنری فارسی به چینی
انرژی
energia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
انرژی
energia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
انرژی
energía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
انرژی
énergie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
انرژی
energie
دیکشنری فارسی به هلندی
انرژی
พลังงาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
انرژی
energi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
انرژی
انتظارٌ
دیکشنری فارسی به عربی
انرژی
ऊर्जा
دیکشنری فارسی به هندی
انرژی
אנרגיה
دیکشنری فارسی به عبری
انرژی
エネルギー
دیکشنری فارسی به ژاپنی
انرژی
에너지
دیکشنری فارسی به کره ای
انرژی
enerji
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
انرژی
nishati
دیکشنری فارسی به سواحیلی
انرژی
শক্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
انرژی
توانائی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انرژی فعالسازی
تصویر انرژی فعالسازی
ورز کنانش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انرژی خورشیدی
تصویر انرژی خورشیدی
انرژی تابشی پرتوهای خورشید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انرژی پتانسیل
تصویر انرژی پتانسیل
انرژی که اجسام بر اثر قرار گرفتن در وضع خاصی دارا می شوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انرژی اتمی
تصویر انرژی اتمی
نوعی انرژی که در واکنش های هسته ای آزاد می شود، انرژی هسته ای
فرهنگ فارسی معین
активизирующий
دیکشنری فارسی به روسی