نمک بسیار سفید. (ناظم الاطباء) (آنندراج). و رجوع به اندراب و اندرابی و اندرانی و ذرانی و انذرانی شود، خداوند شتران نزائع گردیدن قوم. (منتهی الارب) (آنندراج). خداوند شتران نزائع گردیدن. (ناظم الاطباء). خداوند شتران مشتاق بوطن شدن. (از اقرب الموارد). و رجوع به نزائع و نزیعه شود
نمک بسیار سفید. (ناظم الاطباء) (آنندراج). و رجوع به اندراب و اندرابی و اندرانی و ذرانی و انذرانی شود، خداوند شتران نزائع گردیدن قوم. (منتهی الارب) (آنندراج). خداوند شتران نزائع گردیدن. (ناظم الاطباء). خداوند شتران مشتاق بوطن شدن. (از اقرب الموارد). و رجوع به نزائع و نزیعه شود
منسوب به اندکان و آن دهی است از فرغانه و از آنجاست ابوحفص عمر بن محمد بن طاهر اندکانی فرغانی صوفی، درگذشته به سال 545 ه. ق. (از لباب الانساب). و رجوع به اندکان شود
منسوب به اندکان و آن دهی است از فرغانه و از آنجاست ابوحفص عمر بن محمد بن طاهر اندکانی فرغانی صوفی، درگذشته به سال 545 هَ. ق. (از لباب الانساب). و رجوع به اندکان شود
منسوب به اندرون. باطنی و داخلی ضد بیرونی. (از ناظم الاطباء). داخلی. درونی: زاویۀ اندرونی (زاویه داخلی). (فرهنگ فارسی معین) : تا چون دشمن بیرونی برسد از دشمن اندرونی ایمن باشد. (مجالس سعدی ص 20). ... که صدق اندرونی را توان دانست از سیما. سلمان ساوجی.
منسوب به اندرون. باطنی و داخلی ضد بیرونی. (از ناظم الاطباء). داخلی. درونی: زاویۀ اندرونی (زاویه داخلی). (فرهنگ فارسی معین) : تا چون دشمن بیرونی برسد از دشمن اندرونی ایمن باشد. (مجالس سعدی ص 20). ... که صدق اندرونی را توان دانست از سیما. سلمان ساوجی.
معین الدین ابوالنصر احمد بن عبدالرزاق الطنطرانی. استاد مدرسه نظامیۀ بغداد. او را قصیدتی است در مدح نظام الملک وزیر معروف به قصیدۀ طنطرانیه بدین مطلع: یا خلی ّ البال قد بلبلت بالبلبال بال بالندی زلزلتنی و العقل فی الزلزال زال. رجوع به احمد بن عبدالرزاق شود. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 44) (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1245)
معین الدین ابوالنصر احمد بن عبدالرزاق الطنطرانی. استاد مدرسه نظامیۀ بغداد. او را قصیدتی است در مدح نظام الملک وزیر معروف به قصیدۀ طنطرانیه بدین مطلع: یا خلی ّ البال قد بلبلت بالبلبال بال بالندی زلزلتنی و العقل فی الزلزال زال. رجوع به احمد بن عبدالرزاق شود. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 44) (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1245)
انقلاباتی که در جو پدید آید، مانند باد و برف و جز آن. (ناظم الاطباء). مرکبات غیرتامه که کاینات جو باشند، چون برف و باران و باد و مانند آن. (از انجمن آرا) (از آنندراج). از برساخته های دساتیر است.
انقلاباتی که در جو پدید آید، مانند باد و برف و جز آن. (ناظم الاطباء). مرکبات غیرتامه که کاینات جو باشند، چون برف و باران و باد و مانند آن. (از انجمن آرا) (از آنندراج). از برساخته های دساتیر است.
ثریدانبخانی، ثرید که در آن بخار و گرمی باشد یا طعامی است که نان کاک را در روغن زیت (زیتون) بریان کنند تا بیاماسد و بر آن آب افشارند پس نرم و فروهشته گردد. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج)
ثریدانبخانی، ثرید که در آن بخار و گرمی باشد یا طعامی است که نان کاک را در روغن زیت (زیتون) بریان کنند تا بیاماسد و بر آن آب افشارند پس نرم و فروهشته گردد. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج)
جراب اندرانی، انبان سطبر. (منتهی الارب). انبان ستبر. (ناظم الاطباء) ، در اصطلاح منطق تصور، در برابر تصدیق: دانستن دوگونه بود یکی اندر رسیدن کی بتازی آنرا تصور خوانند. (دانشنامۀ علایی ص 3). و رجوع به رسیدن شود
جراب اندرانی، انبان سطبر. (منتهی الارب). انبان ستبر. (ناظم الاطباء) ، در اصطلاح منطق تصور، در برابر تصدیق: دانستن دوگونه بود یکی اندر رسیدن کی بتازی آنرا تصور خوانند. (دانشنامۀ علایی ص 3). و رجوع به رسیدن شود
میرزا محمدتقی پسر میرزا محمد مسعود، از شاعران فارسی گوی هند بود. از اوست: ای بسا سنگ که خوردیم چو مجنون بر سر رایگان نیست که شایستۀ زنجیر شدیم. (از تذکرۀ مرآت الخیال چ سنگی ص 257). و رجوع به همان کتاب شود
میرزا محمدتقی پسر میرزا محمد مسعود، از شاعران فارسی گوی هند بود. از اوست: ای بسا سنگ که خوردیم چو مجنون بر سر رایگان نیست که شایستۀ زنجیر شدیم. (از تذکرۀ مرآت الخیال چ سنگی ص 257). و رجوع به همان کتاب شود