- انحراف
دور شدن یا جدا شدن از راه ها، اصول، معیارها و یا روش های تعیین شده، کج شدگی، خم شدگی، در ریاضیات فاصلۀ مقادیر داده ها از مقدار میانگین
معنی انحراف - جستجوی لغت در جدول جو
- انحراف
ورتکی ورگرایی، خم شدن کج شدن، کج روی کج راهی بی فرمانی اریب رفتن اریبیدن: گام های مردم شوریده خود هم زگام دیگران پیدا بود یک قدم چون رخ روانه تا نشیب یک قدم چون فیل رفته براوریب (مولانا جلال الدین) کژ خویی کژ رفتاری خم شدن کج شدن کژ شدن، کج رفتن اریب رفتن، بگشتن از راه گشتن میل کردن، یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن، کجروی کج راهی، جمع انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی
- انحراف ((اِ حِ))
کج شدن، کج رفتن، از راه راست منحرف شدن
- انحراف
کژدیسگی، لغزش، کجروی
- انحراف
اعوجاج، خمیدگی، کجی، کژی، اعتساف، ضلال، ضلالت، کج روی، گمراهی، گرایش، میل
متضاد: راستی
متضاد: راستی
- انحراف
انحرافٌ
- انحراف
Aberration, Defection, Deflection, Deviation, Digression, Divergence
- انحراف
aberration, désertion, déflexion, déviation, digression, divergence
- انحراف
aberração, deserção, deflexão, desvio, digressão, divergência
- انحراف
انحراف , منحرف ہونا
- انحراف
отклонение , дезертирство , расхождение
- انحراف
Abweichung, Desertion, Ablenkung, Abschweifung, Divergenz
- انحراف
відхилення , дезертирство , розбіжність
- انحراف
odchylenie, dezerterstwo, dygresja, rozbieżność
- انحراف
انحراف، نگهدارنده
- انحراف
kupotoka, kutoroka, mabadiliko, mtemo
- انحراف
বিচ্যুতি , দেশত্যাগ
- انحراف
aberrazione, diserzione, deflessione, deviazione, digressione, divergenza
- انحراف
sapma, firar
- انحراف
일탈 , 탈영 , 편향 , 편차 , 분기
- انحراف
異常 , 脱藩 , 偏向 , 偏差 , 脱線 , 分岐
- انحراف
סטייה , עריקות , סִטְרוּת
- انحراف
偏差 , 叛逃 , 偏转 , 偏离 , 分歧
- انحراف
penyimpangan, pembelotan, defleksi, deviasi, perbedaan
- انحراف
ความผิดปกติ , การหลบหนี , การเบี่ยงเบน , ความแตกต่าง
- انحراف
afwijking, desertie, divergentie
- انحراف
aberración, deserción, deflexión, desviación, digresión, divergencia
- انحراف
विकृति , विद्रोह , विचलन , भिन्नता
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حاشیه ای، منحرف